مادرشوهر و مادرزن

حالا دیگر خانواده همسرتان خانواده شما هستند. هرچقدر هم چالش باشد بین عروس و مادرشوهر، یا داماد و مادر زن، آنها دیگر عضو یک خانواده اند. نوعروس به شما یاد می دهد چطور رفتار کنید که رابطه تان با مادر زن یا مادر شوهر، بی همتا شود.

مادرشوهر و مادرزن

شوهرم پول خرجم نمی‌کند!

پرسش: 27 سال سن دارم و 1 ماه است که با آقایی نامزدم کردم و طریقه ازدواج ما سنتی بوده. ایشون تک فرزند هستند. من کلاً دختری هستم که مادیات اهمیت زیادی نمیدم نسبت به دخترهایی که اطرافم هستم و از روز اول هم گفتم 110 عدد مهریه باشه چون دوست ندارم تو جلسه مطرح بشه و از چونه زدن خوشم نمیاد. ایشون هم قبول کردن ولی مادر ایشون گفتن ما بیشتر از 14 عدد رسم نداریم و با این حال من پذیرفتم و خود همسرم هم بدون اینکه مادر و پدرشون بدونن 3 دانگ از منزل خودش رو به نام من کرده. البته ایشون با مادرشون خیلی در مورد مهریه جنگ و دعوا داشتن ولی با این حال مادرشون پیروز شدند. براتون بگم از روز زن که اون برای هرکدوم از مادرها سکه پارسیان 1 گرمی به همراه روسری خرید و برایه من سکه پارسیان 700 گرمی و این برام قابل باور نبود. به خدا آدم پولکی نیستم ولی دیگه وقتی خودمو با بقیه مقایسه میکنم می بینم برای من هیچ کاری نمیکنه. ما تو خانواده رسم داریم عیدها به داماد و عروس عیدی میدیم ولی مادر ایشون فقط یه عید نوروز به من هدیه دادن و تمام. در صورتیکه میگفتن 14 سکه مهرشه ولی هر عید از سر تا پاشو طلا میکنیم. همسرم خیلی به من محبت میکنه و از لحاظ محبت و مراقبت چیزی برام کم نمیذاره ولی این کارها منو خیلی اذیت میکنه. حتی باهاش صحبت کردم و گفتم از مرد خسیس و اقتصادی خوشم نمیاد و نمیتونم باهاش زندگی کنم و اون هم گفتش که خودمو تغییر میدم و میشم همونی که تو میخوای. من میخواستم هدیه رو پس بدم ولی خانواده نمی گذارند و میگن تو هم روز پدر چیزی نخر یا همون سکه رو بهش بده، من چون پول برام بی اهمیته خیلی راحت خرج میکنم حتی تو هدیه خریدن دوست دارم چیزهای خوب بخرم حتی برای محمد و الان خانوادم دعوام میکنن که چرا انقدر براش خرج میکنی. من از 21 سالگی سر کار میرم و دختر مستقلی هستم. نمیدونم چطور با ایشون رفتار کنم؟

مادرشوهر و مادرزن

از دست مادر شوهرم کلافه شده ام!

پرسش: 30 ساله هستم. یک سال قبل از طریق خواستگاری با پسری آشنا شدم و بعد از مدتی باهم نامزد شدیم و شهریور سال گذشته عقد کردیم. شوهرم دوسال از من بزرگتره و از لحاظ اخلاقی و رفتاری بسیار موجه. بقیه اعضای خانواده هم به جز مادر شوهرم خوب هستن. اما مادر شوهرم بسیار بی‌ملاحظه و پرحرفه و به قول خودش برنامه‌ریزه و خیلی تو حرفاش منم منم داره. هرکسی که یه کم باهاش برخورد داره متوجه رفتار غیر عادی اون میشه چون دائما از خودش و بچه هاش در حال تعریفه. غیر از اون خیلی دخالت کن هستش و عروس بزرگش همیشه از دست اون در عذابه و الان بیماری بدی داره که اون رو ناشی از رفتارهای بد مادرشوهرم تو مدتی که با پسرش ازدواج کرده میدونه. تو حرفای مادر همسرم اینجور متوجه شدم که چون با شوهرش رابطه خوبی نداشته این عشق رو از بچه‌هاش میخواد بگیره. تمام تلاشش رو میکنه که با فامیلای من از جمله خانواده دایی‌هام باب رفت و آمد رو باز کنه که به این طریق همه جا دنبال ما راه بیفته. هم اینجوری همیشه پیش پسرش هست هم چون خیلی خوش گذرونه دوست داره همش خونه یکی بره. اما فامیلای من این رفتارای اون براشون عجیبه ونه من نه اونا تمایلی به این ارتباط به این صورت زیاد نداریم. این در صورتیه که من از وقتی عقد کردم فقط یه بار دایی‌های همسرم رو دیدم و مادرشوهرم به هیچ عنوان تمایلی نداره منو با زن برادراش روبه رو کنه! من خودم آدم آروم و به گفته دیگران سنگینم و از رفتارای سبکسرانه مادرشوهرم رنج میبرم. این فقط گوشه‌ای از مشکلاتشه. من خیلی کم با شوهرم راجع به یه سری مسائل این چنینی صحبت میکنم چون نمی‌خوام حساس بشه ولی هر ازچندگاهی که حرف میزنیم اولش جبهه میگیره ولی بعدش توحرفاش میفهمم که اونم متوجه میشه ولی نمیخواد مادرش با من لج شه و همون بساطی که سر عروس بزرگش بوده برای من بشه. راهنماییم کنید که چی کار کنم.

بیشتر

آخرین بحث ها و نظرات

پرده بکارت ندارم، چیکار کنم؟
برو پیش دکتر رفایی ترمیم کن میگن پزشکی قانونی هم نمیفهمه...

20 روز قبل

برای معاینه پرده بکارت به متخصص زنان مراجعه کنید
رفایی دوست دختر پسر داییمو ترمیم کرد خیلی باحال بود گفتن پزشکی...

1 ماه قبل

آتلیه عروس سیواس
دمتون گرم میتونم بگم یکی از بهترینای تهران شمایید،همه چی عااال...

1 ماه قبل

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...