با همسر پرتوقع چه کنم؟
پاسخ: پرسش شما دو فراز دارد که حکایت می کند از دو مشکل که با هم مرتبط اند.
در بخش اول سوال تان گفته اید که همسر شما شکایت هایی دارد از اینکه چرا خانواده شما چنین و چنان نمی کنند یا چنین و چنان می کنند و شما هم به او حق می دهید اما نمی خواهید کم بیاورید. این مطرح کننده نوعی جنگ قدرت است و یعنی سطح صمیمیت شما و همسرتان پایین است.
انگار هر دوی شما در این موقعیت قرار گرفته اید که ثابت کنید این خانواده من است که برتر است یا خود من برترم. این جنگ قدرت پایانی دارد؟ یعنی قرار است بالاخره یکی آن یکی را مغلوب کند؟ به فرض که این طور شد، خب بعد چه می شود؟ شما با یک همسر شکست خورده می توانید زندگی خوبی داشته باشید؟
اطلاعاتی نداده اید که حدس بزنم منشا این رقابت کجاست؟ آیا همسر شما یا خود شما، به نوعی احساس حقارت دارید و تلاش می کنید جور دیگری آن را جبران کنید؟ روی این موضوع باید کار کنیم.
در فراز دوم پرسش تان گفته اید احساس می کنید از زیبایی کم دارید. شاید این منشا یکی از همان تعارض هاست. آیا از نگاه آدم های اطراف، شما زوجی هستید که از نظر ظاهری با هم تناسب دارید؟ آیا خودتان فکر می کنید به هم می آیید؟ اگر شما فکر می کنید همسر شما از شما خوش تیپ تر است، این خودش می شود منشا جنگ قدرت. یعنی در جای دیگری می خواهید این کم آوردن را جبران کنید.
البته که اینها فقط حدس است و زمانی می شود تحلیل کرد که در اتاق مشاوره، در یک مصاحبه بالینی عمیق، اطلاعات لازم جمع آوری شود و ما بتوانیم منشا تعارض ها را بیابیم و زوج درمانی را بر اساس آن شکل دهیم.
می گویید عزت نفس پایینی دارید و این هم ارتباط دارد با رفتار منفعل- پرخاشگر. باید روی آن هم کار کنیم. گمان می کنم این مساله ای است که همسر شما هم با آن درگیر است.
اما در پاسخ به دو سوال مشخص شما:
پرسیده اید در برابر توقعات بی منطق همسرتان چه کنید؟ در یک کلمه: رفتار جرات ورزانه. مثلا همسر شما می گوید: چرا عمه و خاله شما این جوری رفتار کردند؟ شما بهتر است بگویید: عزیزم، من هم از رفتار آنها ناراحت شدم اما روی آنها کنترل ندارم. یا همسر شما می گوید: مادرت باید این کار را می کرد و نکرد. شما بهتر است بگویید: آیا من مسئول رفتارهای مادرم هستم؟ همان طور که مادر تو هم ممکن است کارهایی کرده باشد که ما را ناراحت کند اما من تو را مسئول این اتفاق نمی دانم.
فکر می کنید باید تحت هر شرایطی از خانواده خودتان دفاع کنید؟ خب این کاری است که همسر شما هم می کند. ضعف های خانواده را بپذیرید و بدانید حالا شما یک خانواده مستقل هستید، قرار نیست مسایل و مشکلات خانواده اصلی را به خانواده خودتان بیاورید.
و سوال دوم؛ اینکه با اعتماد به نفس پایین چه کنید؟
خودپنداره شما ظرف سالیان دراز شکل گرفته و هیچ قرص و آمپولی هم برایش وجود ندارد. باید روند درمان را زیر نظر یک مشاور و درمانگر آگاه طی کنید. اتفاقی که طی سالها افتاده، دستکم هفته ها طول می کشد تا جبران شود.
بنظر من بهش بگو من جواب گویه رفتار اونا نیستم بعد چند وقت خودش میفهمه رفتارش غلطه و اطلاح میکنه
بنظر من وقتی همسرتون گلایه کرد بهش بگین اگه خیلی ناراحتی برو پیش خودشون شکایت کن و حرفتو رک بزن تا ناراحتیت برطرف شه نه اینکه همش بمن بگیو اعصاب منم بریزی بهم سر این مسائل جزئی!!! شما ام اعتماد به نفستو حفظ کن چون شوهر شما وقتی شما رو واسه ازدواج انتخاب کرده پس حتما همیطوریم میخوادت!!!
بعد از مدت ها مطالب گوناگون خوندن بالاخره کسیو پیدا کردم که دقیقا مشکل منو داره همسره منم همین رفتارو داره منم همین کارو دوستم رو انجام میدادم . ممنونم که راهنمایی کردین .
شما بهتر از هر کسی همسرتون رو میشناسین.بهتر میدونین چطوری باش برخورد کنین.اگه روابطتون در اون حد دوستانه هست که بشینین با هم صحبت کنین منطقی و براش توضیح بدین که ناراحتین از گلایه های گاه و بیگاهش.اگرم میدونین نمیشه(که به نظر من باید بشه و باید روابطتون سوا از زناشویی دوستانه هم باشه) بسپرین به یه مشاور.ولی مقابله به مثل بدترین راهه.شما دارین حریم زندگیتون رو سر مسایل ریز میشکنین.مسلما شوهرتون هم دنبال آرامش و یه زندگیه خوبه.نه دشمن شماست و نه میخواد جنگ عصبی داشته باشه. در مورد مسیله دوم هم سعی کنین بهترین باشین.اگر میدونین نیاز هست که لاغر شین رژیم بگیرین.اگر بینیتون مشکل داره خب عمل کنین.چه اشکال داره شما زیباتر باشین؟! اینجوری خیلی اعتماد به نفستون بالا میره.دوره های خودآرایی برین و لباسای خوب بپوشین. ولی مهمتر از همه اینا اینه که اعتماد به نفستون بالا باشه.تمام زیباییای دنیا توی یه زن بدون اعتماد به نفس،تبدیل میشه به زشتیهای بزرگ.من یقین دارم که مردا برای زنای قوی و دارای اعتماد به نفس،احترام بیشتری قایلن.زیرک باشین و بدونین کجا دلبری کنین و کجا قوی بودنتون رو نشون بدین. یادتون باشه شما زیباترین و بهترین زنی بودین که همسرتون میتونسته انتخاب کنه.اون الان شوهر شماست براتون آرزوی روزای خیلی شاد دارم