سنش رو دروغ گفته بود
پرسش: دختری ٢٨ ساله هستم که تا الان به علت سختگیری هام ازدواج نکردم تا اینکه حدود ٤ ماه پیش با پسری hشنا شدم محجوب و مؤدب که به من ابراز علاقه کرد و گفت قصد ازدواج دارد و حدود ٦ ماه از من کوچکتر است.
مسئله را با خانواده اش در میان گذاشت و مادر ایشون گفتند که ما آشنایی کوتاهی داشته باشیم تا قرار خواستگاری بذاریم. تو این مدت من ایشون رو پسر کاری معقول و مودبی دیدم و ایشون هم از نجابت و خانواده دار بودن من بسیار راضی بودن تا اینکه متوجه شدم ایشون از من پنج سال کوچکتر هستند و بعد از فهمیدن این موضوع خانواده اش به سختی با این ازدواج مخالفت کردند و اونو جلوی من دروغگو جلوه دادند که من از طریق یکی از دوستانشون که بسیار انسان مومن و شریفی هستند فهمیدم که خانواده شون قصد به هم زدن این ازدواج رو داشتند و ایشون غیر از مورد سنشون چیزیو به من دروغ نگفتند. توى این چهار ماه من بهشون علاقه مند شدم و واقعا فکر نمیکردم مشکلی برای ازدواج ما باشه الان ایشون بسیار مشکل دارند با خانواده شون و یه تنه جلوى خانواده شون وایسادن من دوسشون دارم ولی نمیدونم باید چیکار کنم. من بهشون قول دادم که پشتشون باشم و تا آخر همراهیشون کنم ولی یه وقتایی میترسم.