من و نامزدم چند سال با هم همکار بودیم و یک سال پیش، او با خانواده اش خواستگاری من آمد و نامزد شدیم. اما نه خانواده من و نه او، تمایلی به ادامه ارتباط ما نداشتند. خانواده همسرم و خانواده من تفاوت فاحشی از نظر نگاه به مسائل مختلف دارند؛ مثلا بعضی رفتارهای عادی من برای آنها رفتاری نادرست است. از همان روزهای اول آنها در مورد رنگ لباس و ظاهر من حساسیت به خرج دادند و من هم برای کمترکردن تنشها، ظاهرم را تا حدودی تغییر دادم اما گلایه های آنها تمام نشد. از طرف دیگر خانواده من هم دوست داشتند با خواستگار دیگرم که تحصیلات بالاتر و امکانات مالی بیشتری داشت ازدواج کنم. با وجود تمام این مخالفتها و حتی توهین خانوادهها به این تصمیم، یکسال نامزد ماندیم و امیدواریم بهزودی به خانه مشترکمان برویم. با این وجود نمیدانم می توانم تا ابد نگاههای سنگین خانواده خودم و او را تحمل کنم یا نه؟ میخواهم این اختلافات را کمتر کنم و زندگی مشترکم را با آرامش شروع کنم.
دکتر منیژه شهبازخان/ روانشناس و مشاور
خانواده مهم است
ما در ایران زندگی میکنیم و در فرهنگ ما، ازدواج انتخاب یک شریک برای زندگی نیست؛ بلکه انتخاب یک خانواده و یک قوم است. به همین دلیل است که خانواده نقشی بسیار مهم را در آینده زندگی مشترک بازی می کند. گذشته از اینکه خانواده در کشور ما تاثیر بسیار زیادی بر زندگی مشترک میگذارد.
شاید باید پا را فراتر بگذاریم و بگوییم که این عنصر مهم، یعنی خانواده نقشی حیاتی در ازدواج دارد. در کشور ما خانواده ها هم میتوانند یک رابطه به ظاهر عاشقانه را به ازدواجی پرتنش تبدیل کنند و هم برعکس از یک رابطه کاملا معمولی، زندگی موفقی بسازند. پختگی مرد و ویژگیهای شخصیتی اعضای خانواده او(به ویژه مادر) میزان اهمیت این موضوع و تاثیرگذاری اش را میتواند تغییر دهد اما با تمام این اوصاف، نمی شود تاثیر خانواده بر آینده زندگی مشترک را نادیده گرفت.
راه سختی در پیش دارید
آنچه که در مورد تفاوتهای خود و خانواده نامزدتان گفتید، میتواند بیانگر این موضوع باشد که میان شما تفاوتهای جدی ساختاری وجود دارد.
مسالهای که مطرح می کنید؛ یعنی اختلاف بین خانواده ها، فقط محدود به موارد کوچک، در حد اختلاف سلیقه نیست. مسأله این است که شما و خانواده او، از لحاظ فرهنگی و مذهبی با هم سنخیت چندانی ندارید.
شاید وقتی رسما عروس آن خانواده شدید، با گوشزدکردن، کنایه، نگاههای معنادار و حتی تحت فشار گذاشتن همسرتان برای تغییردادن شما تلاش کنند. آنچه بدیهی است، این است که شباهت بیشتر زوج در این موارد، احتمال ساختن زندگی موفق را بالا می برد و وجود تفاوتهای گسترده و غیرقابل حل، میتواند آرامش روانی شما و همسرتان را دستخوش نوسان کند.
به رفتارهای جزیی دقت کنید
گذشته از اینکه رفتار او در جمع خانواده و دوستان را باید زیر نظر بگیرید، به رفتارهای روزمره نامزدتان هم باید توجه کنید. او چطور رانندگی میکند؟ آیا در اوج خستگی و ترافیک، هنگامی که یک نفر راه او را میبندد، می تواند خشمش را کنترل کند یا خیر؟
مستقل و مصمم باشید
در بسیاری مواقع در کنار اینکه میتوانید حرمت خانواده را حفظ کنید، به آنها بقبولانید که زندگی مال شماست و خودتان میتوانید آن را مدیریت کنید. نامزد شما سی ساله است. اگر مردی جا افتاده و مستقلی از نظر مالی و تصمیم گیری باشد و اگر در مورد این موضوع اشراف داشته و نظری مشخص داشته باشد، بهتر میتواند شرایط و نیازهای شما را به خانواده اش توضیح دهد. درصورتی که نامزد شما نسبت به این انتخاب اطمینان دارد، باید در مقابل خانوادهاش از این تصمیم دفاع کند. نامزدتان باید با گفتوگو با خانواده و توضیح دلایلش، آنها را نسبت به درستبودن این تصمیم قانع کند.
لجبازی نکنید
به خانواده هایتان اطمینان دهید که تعصبی روی حرفتان ندارید. بگویید که فعلا در مرحله شناخت هستید و اگر دلیل محکمی ثابت کرد که در کنار هم خوشبخت نمی شوید، میتوانید در مورد این رابطه تجدیدنظر کنید.
از نظرتان دفاع کنید
با خانواده تان وارد جنگ کلامی نشوید اما اجازه ندهید که آنها هم به انتخاب شما توهین کنند و در مورد نامزدتان بدگویی کنند. با وجود احترام گذاشتن به بزرگترها، باید بتوانید از نامزد خود و تصمیمی که گرفتهاید شجاعانه و محترمانه دفاع کنید. یادتان نرود که دیگران این رابطه را از زاویه دید شما میبینند و همان قدر که برای نامزدتان احترام قائل هستید به او احترام میگذارند.
من دارم داغون میشم..خانواده ی نامزدم فوق العاده با خانواده ما فرق میکنن..نامزدم پسره خوبیه...ولی الان بعد دوسال دیگه تحمل رفتارای خانوادش مادرو خواهرش منو دیوونه کرده.طوری شده که اون همش به من میگه تقصیر از توست..به خدا من گیج شدم..دلم به حال دوسال عقدم میسوزه..مشاوره رفتیم.مشاوره گفت خانواده نامزدت اشتباه میکنن.با خواهر شوهرت کلا حرف نزن..مادر شوهرتو نمیتونی باید مراعات کنی.ولی به خدا نمیشه..زن عصبی ایه همه میدونن..چیکار کنم:-(
سلام.وای خیلی جالب منم دقیقا همین مشکل ودارم.راستش دیگه بریدم.منم یکسال نامزد هستم.همه جور توهین وبی احترامی هم تحمل کردم این نوشتتون یه ذره آرومم کرد من مطمین بودم وهستم که انتخابم اصلا مشکلی نداره ونداشت.یه ذره آروم شدم ممنون از نوشتتون.
واقعا ممنون.چون من دقیقا دقیقا همین مشکل رو دارم واین مطلب شما واقعا راهنمایی ام کرد.برای سلامتیتون صلوات فرستادم.مرسی.
فوق العاده بود من همین الان دقیقا"چنین مشکلی دارم و واقعا" مونده بودم باید چی کار کنک گاهی فکر میکنم شاید انتخاب من مشکل داشته که به اینجا رسیدم ولی الان که این مطالب شمارو خوندم خیلی اروم شدم ممنون