تغییر نگرش برای ازدواج

پرسش : دختری 24 ساله هستم که حدود 8 ماه پیش با آقایی آشنا و حالا عاشقش شدم، تا حالا انقدر یه مرد دوست نداشتم. بعد 8 ماه دوستی و البته داشتن روابط جنسی خیلی محدود به بن بست خوردم چون یه هفته پیش که اون درگیر کارای احداث شرکت جدیدش بود و وقت نداشت سرشو بخارونه و کلی به من بی اعتنایی میکرد، من واقعا احساس تنهایی کردم، جمعه قرار بود هم رو ببینم که وقت نکرد و وقتی شب بهم زنگ زد جواب تلفنشو ندادم. چند روزیه با هم تماس نداریم من خیلی ناراحتم، از یه طرف دلم نمیخواد رابطه‌ام تموم شه از یه طرفی چقدر من غرورمو خورد کنم واسش؟ چند وقته پیش ناراحتش کردم دعوامون شد رفتم کادو گرفتم و رفتم سراغش از دلش درآوردم، اما این دفعه تقصیر من نیست. از بی‌اعتناییش ناراحتم. یه کارایی می‌کنه میدونم که دوستم داره، مثلا یه بار فهمید شاید بخوام از ایران برم تا تونست اشک ریخت. منو به همه خونوادش معرفی کرد. همیشه باهم شاد بودیم و میگفتیم و میخندیدیم. نمیدونم ازم زده شده یا نه. نمیدونم هرکی گیر من بدبخت میاد یه جوری سرد میشه. به خدا من هیچی هم کم ندارم. اما می‌خوام دلیل کارهای این آقا رو بدونم و البته نمی دونم بهم زنگ می‌زنه؟ بگید چی کار کنم اونم منو به همون اندازه‌ای که من اونو دوست دارم بخواد.
پاسخ

پاسخ:حداقل من فکر می‌کنم خیلی حرف با شما دارم. درباره خیلی مسایل باید صحبت کنیم. مسایلی که شاید مستقیماً به رابطه فعلی شما ربط نداره؛ اما مربوط به ذهنیت شما درباره رابطه و ازدواج میشه، که اگر سعی نکنیم اصلاحش کنیم، هیچ بعید نیست که شبیه این مساله بارها و بارها براتون تکرار بشه. تو این فرصت فقط یه نکته میگم و اگر تمایل داشتین، باید بقیه صحبت‌ها رو در مشاوره حضوری دنبال کنیم. لابد شنیدین که یک نظریه روان شناسی میگه شخصیت ما تشکیل شده از سه سطح: والد، بالغ و کودک.

از مجموعه حرف‌های شما این برداشتو می‌تونم داشته باشم که شما با سطح کودکتون وارد این رابطه شدید و همچنان هم با همین جنبه از شخصیتتون دارین این رابطه رو دنبال می‌کنین. از شروع رابطه گرفته تا همین امروز. یه نشونه کوچولو از حرف‌های خودتون براتون مثال بزنم؟ این جمله شماست: «من خیلی اینو دوست دارم.» به نظر خودتون این جمله بیشتر شبیه یه جمله کودکانه است یا جمله‌ای که یک آدم بزرگسال به کار می‌بره؟ (با توجه به اینکه شما ازضمیر اشاره «این» و استفاده کردین نه حتی ضمیر شخصی «او») شاید این نشونه کوچکی باشه اما نشانه‌های خیلی روشن‌تری هم در نوشته شما هست که درباره اونها باید مفصل‌تر صحبت کرد. اما این رو مسلم بدونین که وقتی شما با این سطح از شخصیت‌تون وارد رابطه می‌شین، سه حالت ممکنه اتفاق بیفته: یا این که طرف مقابل هم با کودک شخصیت‌اش وارد میشه و رابطه شما تبدیل میشه به یک رابطه کودک- کودک که همه اتفاقاتی که گفتین، برای همچین بازی‌ای طبیعیه. یا طرف مقابل والد شخصیت‌اش رو وارد رابطه می‌کنه که در اون صورت رابطه ممکن چالش کمتری داشته باشه اما بیشتر از اینکه شبیه رابطه زن و شوهری باشه شبیه رابطه پدر و دختر میشه (که البته بعیده برای شما این اتفاق افتاده باشه) یا اینکه طرف مقابل طرف بالغ شخصیتش رو با شما مواجه می‌کنه که در این صورت رابطه خیلی زود تموم میشه چون رابطه بالغ- کودک نمی‌تونه رمانتیک باشه.


سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...