" فرق میان تعقیب ، که آن را به همراهی گروهی از دوستانم که لباسهای خودشان را میپوشیدند فیلمبرداری کردم و مادرم ساندویچ درست میکرد با ممنتو که در آن ۴ میلیون دلار پول یک نفر دیگر را خرج میکردم و صدها نفر دستاندرکار فیلم بود، تا به امروز، بزرگترین پرشی است که در زندگیام داشتهام " .
صحبتهای نولان درباره جهش او از فیلم اول به دوم
کریستوفر نولان ، کارگردان بریتانی الاصل هالیوود
کریستوفر جاناتان جیمز نولان ، زاده ٣٠ ژوییه ١٩٧٠ کارگردان ، فیلمنامه نویس و تهییه کننده بریتانیایی است . او سازنده موفق ترین فیلم های قرن ٢١ میلادی است . آثار او تاکنون بیش از چهار میلیارد دلار فروخته اند و ٢٦ نامزدی اسکار به دست آورده اند
بعد از ساخت فیلم کم بودجه " تعقیب " ( ١٩٩٨ ) ، نولان با ساخت " ممنتو " ( ٢٠٠٠ ) توجهات را به سوی خود جلب کرد . موفقیت او در ساخت فیلم های مستقل ، شانس ساخت فیلم های " بی خوابی " ( ٢٠٠٢ ) و " حیثیت " ( ٢٠٠٦ ) را به وجود آورد ؛ که هر دو هم در گیشه و هم در نظر منتقدان موفق بودند . او همچنین خالق " سه گانه شوالیه تاریکی " که از نظر تجاری و نقد موفق بود ؛ فیلم علمی تخیلی " تلقین " ( ٢٠١٠ ) و " بین ستاره ای " ( ٢٠١٤ ) است . نولان در بسیاری از آثارش فیلمنامه را به همراهی برادرش ، جاناتان نوشته و به همراه همسرش ، اما توماس ، کمپانی " سینکاپی فیلمز " را تاسیس کرده است .
فیلم های نولان حول مفاهیم و ایده های فلسفی و اجتماعی ، واکاوی اخلاق انسانی ، ساختار زمان ، انعطاف پذیری حافظه و هویت شخصی میگردد . او بیشتر ترجیح میدهد فیلم هایش در استودیو فیلم برداری نشوند و در لوکیشن های طبیعی این کار انجام شود .
زندگینامه هما روستا
هما روستا در سال ١٣٢٥ خورشیدی در تهران زاده شد . پدرش رضا روستا از رهبران وقت حزب توده ایران بود که چندی بعد همراه با خانواده اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کردند .
تحصیلات
هما روستا مدرک فوق لیسانس خود را از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست در کشور رومانی دریافت نمود . او در سال ١٣٤٩ به ایران بازگشت و در رشته شیمی مشغول به تحصیل شد ولی آنرا نیمه تمام گذاشت .
فعالیت های هنری
اولین حضور او در سینما با فیلم «دیوار شیشهای» به کارگردانی سامویل خاچیکیان در سال ۱۳۵۰ رقم خورد.
در ۱۳۵۱، هما روستا که در دانشکده هنرهای دراماتیک مشغول تدریس بود، نمایش ( باغ وحش شیشه ای ؛ تنسی ویلیامز ) را با بازی دانشجویان آن دانشکده کارگردانی نمود. از جمله کسانی که با روستا در این نمایش همکاری داشتند میتوان از امید جوهری، بدری بدیعی، مهشید افشارپناه و ناصر آقایی نام برد .
هما روستا دربارهٔ بازگشت خود به ایران چنین گفته بود:
بعد از فارغالتحصیلی به آلمان بازگشتم، خانوادهام بعد از فوت پدر در برلین زندگی میکردند و قرار بود من هم در برلین کارم را شروع کنم ولی چون لهجه داشتم، میخواستند مرا به شهر دیگری بفرستند تا ضمن یکی دو سالی کار کردن، لهجهام بهتر شود؛ اما من تصمیم گرفتم تا به ایران بازگردم. نمی دانم چرا؟ واقعاً هنوز هم نتوانستم دلیل خاصی برای این تصمیم پیدا کنم. شاید دلیلش همان کشش درونی به ایران بود. به هر حال آمدم ایران و ماندم
پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۵، هما روستا در فیلم (گزارش یک قتل) به کارگردانی محمد علی نجفی ایفای نقش نمود. در سال ۱۳۶۶ در فیلم( پرنده خوشبختی ؛ پوران درخشنده ) بازی کرد و نامزد دریافت لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در همان سال گردید. در ۱۳۶۸ در فیلم ( تمام وسوسه های زمین ) به کارگردانی حمید سمندریان ظاهر شد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید. در ۱۳۶۹، جایزه بهترین بازیگر زن را از «جشنواره فرهنگی و هنری روستا» به خاطر بازی در فیلم ( ملک خاتون ) به کارگردانی حسن محمدزاده دریافت نمود.
هما روستا دهه ۱۳۷۰ را با بازی در فیلم ممتاز ( مسافران ، بهرام بیضایی ) غاز نمود و در ۱۳۷۱ در فیلم( از کرخه تا راین ؛ ابراهیم حاتمی کیا ) به ایفای نقش پرداخت و بار دیگر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید. در ۱۳۷۴ به خاطر بازی در تله تآتر «شعبده باز» جایزه بهترین بازیگر را از «جشنواره سیما» کسب نمود.
در ۱۳۸۰ در مجموعه ( خاک سرخ ) به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا بازی کرد. در ۱۳۸۳ نمایش «زمستان»، نوشته امید سهرابی را روی صحنه برد و در ۱۳۸۴ نیز نمایش «سانتاکروز، ماکس فریش « را با ترجمهای از خودش کارگردانی کرد . دیگر نمایش او «آنتیگون در نیویورک» نام دارد که در ۱۳۸۶ آنرا روی صحنه برد. بازگشت مجدد روستا به تلویزیون با سریال «ترانه مادری در سال ۱۳۸۷ رقم خورد.
او با حمید سمندریان کارگردان مشهور تیاتر ایران ازدواج کرد و تنها فرزند آنها پسری به نام کاوه سمندریان میباشد .
فیلم شناسی
سینمایی :
• ۱۳۸۶ - رفیق بد
• ۱۳۸۰ - لژیون
• ۱۳۷۵ - زن امروز
• ۱۳۷۲ - کودکانی از آب و گل
• ۱۳۷۱ – دو همسفر ( اصغر هاشمی )
• ۱۳۷۱ - از کرخه تا راین ( ابراهیم حاتمی کیا )
• ۱۳۷۰ - مسافران ( بهرام بیضایی )
• ۱۳۶۹ - تیغ آفتاب
• ۱۳۶۹ - ملک خاتون
• ۱۳۶۸ - تمام وسوسههای زمین ( حمید سمندریان )
• ۱۳۶۶ - پرنده کوچک خوشبختی ( پوران درخشنده )
• ۱۳۶۵ - گزارش یک قتل ( محمد علی نجفی )
• ۱۳۵۰ – دیوار شیشه ای ( سامویل خاچیکیان )
مجموعه “در همین حوالی” و فیلمنامه اولیه سریال تولدی دیگر دو اثری بودند که جوان در کسوت نویسنده آنها را تجربه کرد اما هنوز با چهره شدن فاصله بسیار داشت. می توان گفت تا دو سال بعد از خانه سبز، پرنده بخت جوان پروازی نداشت تا این که یک نقش چند وجهی در “کت جادویی” (به کارگردانی محمد حسین لطیفی) شانس دوباره ای به وی بخشید. این سریال داستان پسری سرخوش و تهی دست بود که بعد از وقوع برخی اتفاقات صاحب یک کت جادویی شده که بی وقفه از جیب های آن پول نقد سرازیر می شود. به زودی این جوان چنان اسیر قدرت و ثروت شده که آرام آرام شخصیت ساده و بی آلایشش تبدیل به مردی به سنگ دل و پول پرست می شود.
رامبد جوان به خوبی از پس این نقش برآمد و به زودی محبوب شد. محبوبیتی که خیلی زود با فیلم مومیایی ۳ و حضور در کنار سوپراستار آن روزها یعنی پرویز پرستویی برای همیشه تثبیت شد
مهمترین نقش رامبد جوان بعد از مومیایی سه در اواخر دهه هفتاد با سریال ولایت عشق به کارگردانی مهدی فخیم زاده پدید آمد. سریالی خوش ساخت و دیدنی درباره زندگی امام هشتم (ع) که مخاطبان بسیاری داشت و نقش جدی و بسیار خشن رامبد جوان در این مجموعه به خوبی دیده شد. جوان در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد کارهای سینمایی زیادی چون کمکم کن، صورتی، سیندرلا و مکس را هم داشت که هیچکدام هرگز در حد و اندازه های یک کار استاندارد نبودند. سال ۸۰ سریال مناسبتی “گم گشته” با بازی آتیلا پسیانی برای ماه مبارک رمضان و البته کارگردانی رامبد جوان ساخته شد. سریالی جذاب و پرظرفدار که نشان می داد رامبد جوان پدیده بسیار بزرگ تر از یک بازیگر کمدی است. در سال ۸۲ اولین اثر بلند جوان نیز در مقام کارگردان معرفی شد: اسپاگتی در هشت و ۲۰ دقیقه! فیلمی که موافقان و مخالفان بسیاری داشت و در مجموع توجه مثبت منتقدان را برانگیخت
وقتی رامبد غول شد! .
در بین سال های ۸۲ تا ۸۸ چهار سریال دیگر به کارگردانی جوان ساخته شد. باغ بلور(به آنتن نرسید و هرگز پخش نشد)، نشانی(سریال ۱۵قسمته نوروزی)، مسافران (سریال طنز روتین) و توطئه فامیلی(سریال ۱۵ قسمته نوروزی) آثاری بودند که جوان برای تلویزیون ساخت و جایگاهش را به عنوان کارگردان تلویزیونی تثبیت کرد. همین اتفاق در مورد سینما افتاد و بازی در سوغات فرهنگ، زن بدلی، جعبه موسیقی و شب تهران از رامبد جوان بازیگری پولساز ساخت که رگ خواب مخاطبان سینمایی را در دست داشت. دومین اثر بلند سینمایی جوان نیز در اواخر دهه هشتاد ساخته شد. “پسر آدم و دختر حوا” با بازی حامد کمیلی و مهناز افشار عنوان اثری کمدی بود که فروش بسیار خوبی هم داشت و راه برای ساخت مهمترین اثر جوان یعنی “ورود آقایان ممنوع” هموار کرد. فیلمی که در سال ۸۹ عنوان پرفروش ترین فیلم سال را به خود اختصاص داد و رضا عطاران (بازیگر نقش اول مرد) را نامزد بهترین بهترین بازیگر مرد و ویشکا آسایش را بهترین بازیگر زن جشنواره آن سال کرد
جوان در مورد خودش گفته بود: این مساله مهم است که بدانیم یک بازیگر خوب، در هر شرایطی نمیتواند خودش را نجات دهد و به ترکیبی از کارگردان و فیلمنامه نیاز دارد. البته فیلمبردار، نورپرداز و سایر عوامل هم در جلوه پیدا کردن کار بازیگر نقش دارند، اما ترکیب مثلث کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس بیشترین اثرگذاری را دارد چرا که گاهی بازیگر درست و منطقی بازی میکند، اما منطق سکانس ایراد دارد و اینجا داستان باورپذیر نمیشود و میگوییم بازی او بد است. این اتفاق خیلی هم زیاد در سینمای ایران رخ میدهد.
آخرین کارهای جوان در دهه ۹۰ رقم خوردند. آزمایشگاه را در کنار باران کوثری تجربه کرد و در فیلم پلیسی جنایی “گناهکاران” در کنار فرامرز قریبان ظاهر شد. اولی اثری طنز و متوسط بود که البته فروش خوبی داشت اما دومی کاری کاملا متفاوت و خوش ساخت از آب در آمد که بسیاری آن را بهترین اثر سینمایی در چند سال اخیر میدانند که هم فرامرز قریبیان را دوباره سوپر استار کرد و هم اعتبار رامبد جوان را برای همیشه تثبیت!
.
جوایزش در عرصه نمایش و کارگردانی
جوان همیشه به دنبال کارهای مردم پسند و خوش ساخت بوده و از جراتش در پا گذاشتن به عرصه های مختلف می توان متوجه شد که هرگز دنبال کسب جایزه و ساختن فیلم های جشنواره ای نبوده و نیست اما با همه اینها ۳ افتخار سینمایی برای خودش رقم زده که نشان می دهد علاوه بر مردم منتقدان هم اون را می پسندند. اسپاگتی در هشت دقیقه با آن که از دید برخی منتقدان کاری ضعیف از او بود جایزه بهترین کارگردانی دوره بیستم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان را در سال ۱۳۸۴ از آن خود کرد. او در جشنواره ۲۹ فجر به عنوان کارگردان فیلم ورود آقایان ممنوع، سیمرغ را با بازی خوب ویشکا آسایش به خانه برد و دو سال بعد یعنی در دوره سی و یکم جشنوراه فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر مکمل نقش مرد را برای فیلم گناهکاران دریافت کرد
دوستان رامبد جوان.
رابطه جوان با چند نفر به صورت کاملا محسوس گرم و صمیمانه است. مانی حقیقی، حامد بهداد، رضا عطاران، بیژن بنفشهخواه و اشکان خطیبی. این پنج نفر تقریبا همه جا با او هستند و در مواردی با هم همکاری نیز داشته اند. مثلا بهداد و خطیبی چند باری به عنوان سوژه های دوربین مخفی طعمه رامبد جوان برای مجموعه طنز “شوخی با هنرمندان” شدند. مجموعه طنزی که در زمان توزیع در شبکه نمایش خانگی سروصدای بسیاری به پا کرد .
رامبد جوان در دهه هفتاد با ماندانا روحی ازدواج می کند. همسرش هم مانند او هنرمند بوده و البته سروصدای ازدواج آنها زیاد به اطرافیان نمی رسد. نکته جالب در مورد ازدواج اول رامبد جوان این است که سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران آنها را پای سفره عقد نشانده و برایشان خطبه را جاری می کند. در هر حال تنها چند سال بعد این ازدواج به بن بست رسیده و این دو از هم جدا می شوند. چند سال بعد و در 36 سالگی دوباره به فکر ازدواج می افتد
. اینبار همسر او سحر دولتشاهی است که ماجرای آشنایی آنها به صحنه تئاتر برمی گردد. این دو در سریال مسافران با یکدیگر هم بازی بودند. داستان آشنایی رامبد و سحر نیز از یک نمایش تئاتر کلید خورد سحر دولت شاهی عضو گروه تئاتر پسیانی بود و آتیلا پسیانی در این آشنایی نقش پر رنگی داشته است .
رامبد جوان سال 92 به مناسبت روز زن به همسرش یک موتور سیکلت هدیه داد!
نحوه آشنایی و زندگی مشترک سحر دولت شاهی و رامبد جوان از زبان سحر :
تا حالا شده بازیگری را روی صفحه تلویزیون یا پرده سینما ببینید و به دلتان بنشیند و بعد زمان بگذرد و روزی آن ستاره مشهور همسرتان شود.
بله، بهنظر باورنکردنی میآید اما این داستان زندگی سحر دولتشاهی است؛ همسر رامبد جوان که وقتی او را در سریال «خانه سبز» میبیند از او خوشش میآید و بعد از آن همیشه کارهایش را دنبال میکند تا اینکه چرخ زمان میگردد و همه دنیا دست به دست هم میدهند تا این زوج خوشبخت سر راه هم قرار بگیرند و دختر داستان ما با مرد رؤیاهایش ازدواج کند. اگر میخواهید بیشتر درباره این ازدواج سینمایی و زندگی مشترک قهرمانان آن بدانید گفتوگوی ما را با سحر دولتشاهی از دست ندهید.
داستان ازدواج زیبای ما
درباره آشنایی با همسرتان، رامبد جوان، بگویید. قبل از آشنایی نزدیک درباره او چه نظری داشتید؟
رامبد جزو بازیگرانی بود که همیشه کارش را دنبال میکردم. یادم هست وقتی «خانه سبز» را میدیدم خیلی از او خوشم میآمد. اینطور نبود که بگویم میدانستم یک روز قرار است با هم آشنا شویم و ازدواج کنیم؛ اما همیشه احساس خاصی داشتم. بهنظرم آدم مثبت و دوستداشتنیای میآمد
دوستان مشترک زیادی داشتیم و دورادور همدیگر را میشناختیم تا اینکه بالاخره وقتش رسید.
کمکم حواسمان بیشتر به هم جلب شد تا بالاخره کار به ازدواج کشید. من همیشه به ازدواج کردن معتقد بودم. انگار ازدواج خودش پیش میآید و آنطور نیست که خیلی برایش برنامهریزی کرد. من میدانستم دوست دارم تشکیل خانواده بدهم و خانواده خودم را داشته باشم و همیشه به چشم یک کار خلاقانه به آن نگاه میکردم و خوشبختانه پیش آمد. از قبل نسبت به ازدواج پیشداوری نداشتم، میدانستم و از دیگران هم شنیده بودم که وقتی پیش میآید خودت میفهمی که درست است و واقعا برای من هم همینطور بود. برخی ملاکهای کلی داشتم مثل اینکه خیلی اختلاف طبقه اجتماعی و اقتصادی و سنی عجیب و غریب وجود نداشته باشد.
بهترین سیاست، صداقت است
این پیوند باعث پیوند کاری شما هم شده است؟
ترجیح میدهم که هر کدام مسیر خودمان را در کار داشته باشیم. اینکه ما زن و شوهر هستیم به این معنی نیست که همواره باید با هم کار کنیم؛ هرچند به هر حال احتمال همکاری بین ما زیاد پیش خواهد آمد، ولی هر دو خیلی حرفهای به قضیه نگاه میکنیم. یعنی درست است ما در خانهمان خیلی درباره کار با هم صحبت میکنیم ولی سرکار واقعا شغلمان است و به آن حرفهای نگاه میکنیم.
این حرفه ای یعنی چه؟
سعی میکنم زندگیام را مدیریت کنم چون بهنظرم سیاست لازمه روابط است و بهترین سیاست را هم صداقت میدانم. در رابطه زناشویی هم همیشه آنطور که فکر کردم درست است عمل کردم. خیلی وقتها مشکلاتی بوده که سعی کردم به رامبد منتقل نکنم و خودم حل کنم.
. اما اصولا وقتی با رامبد کار میکنم انگار مسئولیت مضاعفی نسبت به کارهای دیگرم دارم چون مرتب باید حواسم باشد که زن کارگردان نباشم و فکر نکند من به واسطه او آنجا هستم. شاید من در کارهای دیگر خیلی راحت نظر بدهم، مخالفت یا بدقلقی بکنم و... اما سرکار رامبد خیلی رعایت میکنم چون آدمها از قبل یک گاردی در این مورد دارند.
یک مرد پر از زندگی
بعد از اینکه رامبد به من پیشنهاد ازدواج داد آمد با پدرم صحبت کرد بعد هم خواستگاری انجام شد اما عروسی و مراسم دیگر را به آن شکل مرسوم و مفصل نگرفتیم و جشن ازدواجمان خیلی کوچک، مختصر و مفید بود. ما تصمیم گرفتیم سفر برویم و سفرهای خوبی هم رفتیم. واقعا نمیدانم مهمترین ویژگی رامبد که به او اعتماد کردم چه بود. چیزی که میدانم رامبد بهشدت بامحبت و پر از زندگی است و این روحیهاش من را تحتتأثیر قرار داد و هنوز هم مرا تحتتأثیر قرار میدهد.
همسایههای عزیز ما
سعی میکنم بتوانم در قلب این بینظمی، نظم خاص خودم را ایجاد کنم. مثلا خیلی دوست دارم ساعت خواب منظم و درستی داشته باشم چون بهنظرم خواب کافی در زمان خودش و بموقع در سلامت بدن بسیار مؤثر است. گاهی که خیلی سرکار هستم، میبینم این بیخوابی و بدخوابی چقدر آدم را کسل و خسته میکند. خیلی وقتها میشود رامبد شب کار است و من روز کار هستم سعی میکنم بین آنها نظمی ایجاد کنم و زمانی برای خودمان بگذارم؛ حالا نمیدانم چقدر موفق هستم. خانوادهام خیلی برایم مهم هستند. خوشبختانه تقریبا با پدر و مادرم همسایه هستیم و سعی میکنم فاصله زیادی بین دیدارهایمان نیفتد همینطور برای خانواده همسرم وقت میگذارم و خیلی هم دوستشان دارم ولی تا جایی که بتوانم و امیدوارم جاهایی هم که نمیتوانم همه آنها ما را ببخشند؛ اما به هر حال خانوادهها از اولویتهایم است
خلاقیت در زندگی زناشویی
دغدغههای مهمی در زندگی دارم. همانقدر که دوست دارم در کارم موفق باشم، دوست دارم درست و خلاقانه زندگی کنم. بهنظرم هنرمند بودنم نباید تنها در شغلم و محدود به کارم باشد، باید زندگی هنرمندانه داشته باشم؛ به خصوص اینکه من به دلیل کارم معذوراتی دارم. مثلا کارم از نظر زمانی بینظم است و خیلی چیزها روی روال و مسیر زندگی معمول نیست، بنابراین من باید تصمیمهایی بگیرم که همه چیز را در زندگیمان سالم، تازه و سرحال نگه دارم و اگر بتوانم در این رابطه موفق باشم برایش ارزش قائلم. زندگی شخصی را تازه نگهداشتن و خوشبختی را در آن جاری کردن کار آسانی نیست و هوش و خلاقیت میخواهد. بعضی وقتها به رامبد میگویم خوشحالم آدمی هستم که شب راحت میخوابم. خوشحالم کارهایی را کردم که به آنها اعتقاد داشتم و مرزهایی که برای خودم قائل بودم را رد نکردم.
حتما بچهدار خواهم شد
من خیلی دوست دارم بچه داشته باشم یعنی شکی در اینباره ندارم. ولی شاید جسارتم کم شده، مثلا تهران خیلی من را میترساند، فکر میکنم این شهر هر روز ترسناکتر میشود. با خودم فکر میکنم حاضری بچهای را به دنیا بیاوری که برای رفتن به پارک یا خانه مادربزرگش 3ساعت در راه رفت و برگشت باشد؟ تا 10سال دیگر در این هوا میتوان نفس کشید؟! از اینجور چیزها و از پاسخ این پرسشها میترسم. تصمیم بچهدار شدن را دارم ولی میخواهم سعی کنم شرایط بهتری برای آمدن او ایجاد کنم.
زندگی سالم ما
ورزش عضو همیشگی زندگیام است اما میزان آن بستگی به وقتم دارد؛ حالا از یک پیادهروی ساده بگیرید تا اگر برسم یک ساعتی یوگا کنم یا شنا بروم و... به ورزش خیلی اعتقاد دارم. خیلی وقتها اگر فعالیت بدنی نداشته باشم اصلا مغزم کار نمیکند.
. کلا از بدنم مراقبت میکنم البته نمیتوانم صد درصد بگویم همیشه حواسم است اما حداقل وقتی در خانه هستم حواسم به برنامه غذاییمان هست و سعی میکنم غذایمان سالم باشد و در برنامه غذاییمان حتما انواع سبزی و مواد سالم باشد چون به هر حال سلامت و مراقبت از بدن برای ما با توجه به شغلی که داریم لازم است یعنی به نوعی بدن ما ابزار کارمان است، بنابراین همیشه باید سالم و سرحال باشیم؛ حتی وقتی سرکار نیستیم چون هر لحظه ممکن است کار پیش بیاید. نمیتوانم خودم را رها کنم زیرا اشتباه محض است
ناکامی
چندی پیش رامبد جوان و سحر دولت شاهی نیز از یکدیگر جدا شده اند و شایعاتی حاکی بر ارتباط نگار جواهریان با رامبد جوان شنیده می شود صحت این خبر از هیچ منبع موثقی تایید نشده ولیکن این دو در مکان های مختلف در کنار هم دیده می شوند و عکسهایشان حاکی از رابطه صمیمانشان است .
پس از جدایی رامبد جوان از همسر سابقش سحر دولتشاهی ، این اولین عکس رامبد جوان با همسرش نگار جواهریان هست که در محافل عمومی انداخته شده است
بعد از انتشار عکس های پی در پی رامبد جوان با نگار جواهریان و بدون حضور همسرش سحر دولتشاهی بود که شایعاتی درباره جدایی این زوج بازیگر دهان به دهان چرخید
هر کدام از این بازیگران در شبکه های اجتماعی صفحه ای اختصاصی دارند و مخاطبان و طرفداران آنها نظرات مختلفی را با انها به اشتراک می گذارند. خیلی وقت بود که سحر دولتشاهی عکسی با همسرش رامبد جوان نگذاشته بود و همین علامت سوال بزرگی برای پیگیران این ماجرا بود. شنیده ها حکایت از جدایی این دو بازیگر داشت و سایت های مختلفی هم این خبر را منتشر کردند. گرچه تا کنون هیچ خبر رسمی مبنی بر ازدواج جوان با جواهریان منتشر نشده اما آنها در محافل مختلفی با یکدیگر دیده شدند
دولتشاهی که به دلیل جدایی از همسر سابقش رامبد جوان سال ۹۳ را در تنهایی و البته پرکاری در عرصه بازیگری دنبال کرده در گفتگو با محمدصادق شایسته درباره این تنهایی بیان می دارد: سال ۹۳ در عین حال که سال شلوغی برایم بود در تنهایی لذت بخشی هم سپری شد نه فقط به عنوان بازیگر که در خیلی جهات هم رشد داشتم.
یک رهایی جالب وی ادامه می دهد: سال ۹۳ هم شیرینی برایم داشت و هم یک رهایی جالبی برایم بود.امیدوارم مهر بیشتری وجود داشته باشد. سحر دولتشاهی برای سال جدید هم چنین آرزویی دارد: برای سال ۹۴ و همه سالهایی که می آیند هم امیدوارم مهر بیشتری وجود داشته باشد و هم از طرف من نسبت به اطرافیانم و از طرف آنها نسبت به من. بعد از حرف و حدیث های زیادی که پیرامون ازدواج رامبد جوان مجری مشهور خندوانه با نگار جواهریان بازیگر زن وجود داشت ، این بار تیر ۹۴ یک سایت خبری سینمایی به صراحت از این ازدواج می گوید و چگونه آنها با یکدیگر آشنا شدند در جریان نمایش “دیوار چهارم” بود که میان وی و رامبد جوان آشنایی شکل گرفت و همین آشنایی به ازدواج انجامید .
فیلم " پریدن از ارتفاع کم " تجربه همکاری مشترک این دو بازیگر تواناست که در سینماهای هنر و تجربه اکران می شود
عکس زیر صحنه ای از این فیلم با حضور این دو نفر را نشان می دهد .
.
کلام آخر :
رامبد جوان در سینما و تلویزیون ایران یک استثناست. شخصیتی که با فعالیتهای تصویری گسترده خود، هم بازیگری در سینما را با جدیت دنبال کرده و هم در تلویزیون بازی میکند. هم کارگردانی سینمایی انجام میدهد و هم کارگردان سریالهای تلویزیونی است. جوان هنرمند که حالا دیگر میانسال شده با همه آنچه در کارنامه هنری اش دارد اما هنوز هم با فرید خانه سبز شناخته می شود و محبوب است، چرا که خاطره این سریال زیبا از ذهن مردم پاک نمی شود .
. منتقدان در مورد او می گویند از این شاخه به آن شاخه پریدن برایش خوب نیست و تنوع کارهای جوان در عرصههای مختلف تصویری، همان ضربهای است که شیرازه تمرکز او را به هم میریزد و اجازه ارتقا در یک شاخه را به او نمیدهد. کارگردانی که با «پسر آدم،دختر حوا» گیشهای بالغ بر ۹۰۰ میلیون را در تهران به دست آورده و با «ورود آقایان ممنوع» این رقم را از مرز چند میلیارد می گذراند باید از هم اکنون در اندیشه فیلمی به مراتب بهتر از «ورود آقایان ممنوع» باشد .
رامبد جوان این روزها شبانه پر مخاطب خندوانه را از شبکه نسیم به خانه های مردم روانه می کند برنامه ای که با مخاطبان فراوانی رو به رو شده است .
با آرزوی توفیق برای این هنرمند محبوب و توانا
نام : رامبد
نام خانوادگی : جوان
تاریخ تولد : 1/10/1350
محل تولد : تهران
همسر سابق : ماندانا روحی ، سحر دولت شاهی
در اولین روز از دی ماه سال 1350 در محله شهر آرای تهران به دنیا آمد . رامبد جوان در یک خانواده ای سنتی در تهران با اصالت آذری متولد شد . وی یک خواهر به نام پوپک دارد که 8 سال از خودش بزرگتر است. به او گفته رامبد یعنی فرشته صلح و آرامش و این اسم انتخاب خواهرش بوده است. بنا بر خاطراتی که خود رامبد جوان در بنامه های مختلف تلویزیونی بازگو کرده وی در کودکی همسایه دیوار به دیوار رضا شفیعی جم بوده و شفیعی جم همبازی کودکی وی محسوب می شود . چندان به فوتبال علاقمند نیست و موسیقی را خیلی دوست دارد اما ترجیح میدهد از هیچ خواننده ای اسم نبرد. دوست صمیمی رامبد اشکان خطیبی است .
تئاتر شروعی برای ورود به به عرصه نمایش و فعالیت های هنری این کمدین محبوب بود. او به ترتیب در تئاتر، تلویزیون و سینما فعالیت کرده و از سال ۱۳۷۳ به عنوان بازیگر تئاتر مشغول فعالیت بوده است. اولین کارگردانی اش در تئاتر هم تئاتری برای معلولین بوده که به گفته خودش بسیار هم مورد توجه قرار گرفته است. او در همین سال در مجموعه صرفه جویی در آب کارش را در تلویزیون شروع کرد و سپس در برنامه نوروز ۷۴ نقش آفرینی داشت. پس از ن در سال ۷۴ در یک قسمت از مجموعه تلویزیونی پرطرفدار همسران به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام نقش کوتاهی داشت که در نهایت باعث مورد توجه قرار بگیرد و همان سال در مجموعه فروشگاه به کارگردانی احمد بهبهانی نقش آفرینی کند. جوان همچنین بین سال های ۷۴ و ۷۵ در مجموعه نوعی دیگر بهروز بقایی هم حضور داشت
خانه ی سبز سکوی پرشی برای معروف شدن :
فرید صباحی یا فرید جینگلبرد نامی بود که در سالهای پخش یکی از پرطرفدارترین سریال های دهه هفتاد از دهان همه مردم شنیده میشد. سریال “خانه سبز” با هنرمندی خسرو شکیبایی، مهرانه مهینترابی، اکرم محمدی، مرحومه حمیده خیرآبادی، آتنه فقیه نصیری و البته رامبد جوان، روایتی خودمانی و شیرین بود از رابطه چند خانواده با مزه که در یک ساختمان زندگی می کردند و هر بار برای هر کدام اتفاقی رخ میداد و دیگران با همکاری و همدلی آن مشکل را برطرف می کردند. حالا همه چیز دست به دست هم دادند تا بازیگر جوان و خونگرم که تازه خود را در اول راه می دید برای همه شناخته شده باشد. رامبد جوان را باید یک بازیگر تلویزیونی دانست
بازیگر خوش شانسی که در اولین گامهای فعالیت جدیاش، سوپراستاری چون خسرو شکیبایی را در نقش مقابل خود دید. تاثیر شگرفی که شکیبایی بهعنوان راهنمای نقش فرید در «خانه سبز» روی او گذاشت تا به امروز نیز با همان شدت و حدت خود را نشان میدهد. حتی سریال ناموفق «سرزمین سبز» با آنکه دیده نشد اما جایگاه تثبیت شده جوان را زیر سوال نبرد .
از کارهای ضعیف پس از خانه سبز تا احیای محبوبیت.
رامبد جوان کارش را در سال ۷۶ با “سرزمین سبز” به عنوان بازیگر ادامه داد که دنباله ای نچسب و کم رمق از خانه سبز بود و در همان سالها هم فرصت پخش پیدا نکرد تا با تاخیری حدود ۱۰ ساله پخش شود. شاید همین تاخیر یکی از عوامل دیده نشدن سریال به خاطر تغییر ذائقه مخاطبان بود. بعد از آن به سراغ نویسندگی رفت.
" فرق میان تعقیب ، که آن را به همراهی گروهی از دوستانم که لباسهای خودشان را میپوشیدند فیلمبرداری کردم و مادرم ساندویچ درست میکرد با ممنتو که در آن ۴ میلیون دلار پول یک نفر دیگر را خرج میکردم و صدها نفر دستاندرکار فیلم بود، تا به امروز، بزرگترین پرشی است که در زندگیام داشتهام " .
صحبتهای نولان درباره جهش او از فیلم اول به دوم
کریستوفر نولان ، کارگردان بریتانی الاصل هالیوود
کریستوفر جاناتان جیمز نولان ، زاده ٣٠ ژوییه ١٩٧٠ کارگردان ، فیلمنامه نویس و تهییه کننده بریتانیایی است . او سازنده موفق ترین فیلم های قرن ٢١ میلادی است . آثار او تاکنون بیش از چهار میلیارد دلار فروخته اند و ٢٦ نامزدی اسکار به دست آورده اند
بعد از ساخت فیلم کم بودجه " تعقیب " ( ١٩٩٨ ) ، نولان با ساخت " ممنتو " ( ٢٠٠٠ ) توجهات را به سوی خود جلب کرد . موفقیت او در ساخت فیلم های مستقل ، شانس ساخت فیلم های " بی خوابی " ( ٢٠٠٢ ) و " حیثیت " ( ٢٠٠٦ ) را به وجود آورد ؛ که هر دو هم در گیشه و هم در نظر منتقدان موفق بودند . او همچنین خالق " سه گانه شوالیه تاریکی " که از نظر تجاری و نقد موفق بود ؛ فیلم علمی تخیلی " تلقین " ( ٢٠١٠ ) و " بین ستاره ای " ( ٢٠١٤ ) است . نولان در بسیاری از آثارش فیلمنامه را به همراهی برادرش ، جاناتان نوشته و به همراه همسرش ، اما توماس ، کمپانی " سینکاپی فیلمز " را تاسیس کرده است .
فیلم های نولان حول مفاهیم و ایده های فلسفی و اجتماعی ، واکاوی اخلاق انسانی ، ساختار زمان ، انعطاف پذیری حافظه و هویت شخصی میگردد . او بیشتر ترجیح میدهد فیلم هایش در استودیو فیلم برداری نشوند و در لوکیشن های طبیعی این کار انجام شود .
فیلم های کارگردانی شده : تاریخ انتشار :
تعقیب ٥ نوامبر ١٩٩٩
ممنتو ١٦ مارس ٢٠٠١
بی خوابی ٢٤ می ٢٠٠٢
بتمن آغاز می کند ١٥ ژوﺋن ٢٠٠٥
حیثیت ٢٠ اکتبر ٢٠٠٦
شوالیه تاریکی ١٨ ژوﺋیه ٢٠٠٨
تلقین ١٦ ژوﺋیه ٢٠١٠
شوالیه تاریکی بر می خیزد ٢٠ ژوﺋیه ٢٠١٢
بین ستاره ای ٥ نوامبر ٢٠١٤
زندگینامه هما روستا
هما روستا در سال ١٣٢٥ خورشیدی در تهران زاده شد . پدرش رضا روستا از رهبران وقت حزب توده ایران بود که چندی بعد همراه با خانواده اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کردند .
تحصیلات
هما روستا مدرک فوق لیسانس خود را از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست در کشور رومانی دریافت نمود . او در سال ١٣٤٩ به ایران بازگشت و در رشته شیمی مشغول به تحصیل شد ولی آنرا نیمه تمام گذاشت .
فعالیت های هنری
اولین حضور او در سینما با فیلم «دیوار شیشهای» به کارگردانی سامویل خاچیکیان در سال ۱۳۵۰ رقم خورد.
در ۱۳۵۱، هما روستا که در دانشکده هنرهای دراماتیک مشغول تدریس بود، نمایش ( باغ وحش شیشه ای ؛ تنسی ویلیامز ) را با بازی دانشجویان آن دانشکده کارگردانی نمود. از جمله کسانی که با روستا در این نمایش همکاری داشتند میتوان از امید جوهری، بدری بدیعی، مهشید افشارپناه و ناصر آقایی نام برد .
هما روستا دربارهٔ بازگشت خود به ایران چنین گفته بود:
تلویزیونی :
• ۱۳۸۷ – ترانه مادری
• ۱۳۸۰ – خاک سرخ ( ابراهیم حاتمی کیا )
• ۱۳۷۷ – محاکمه ( حسن هدایت )
• ۱۳۷۵ – شعبده باز ( تله تیاتر )
• ۱۳۷۴ – آخرین ستاره شب
تئاتر :
• آنتیگون در نیویورک (۱۳۸۶)
• سانتاکروز ( کارگردانی ؛ نوشته ماکس فریش ١٣٨٤ )
• زمستان (نوشته امید سهرابی ۱۳۸۳ )
• مرغ دریائی
• مردههای بی کفن و دفن
• گنجینه طلا و سرباز لاف زن
• دائی وانیا
• ببر گراز دندان
• باغوحش شیشهای (۱۳۵۱)
• بازی استریندبرگ
• بازپرس
• ازدواج آقای میسیسیپی
بعد از فارغالتحصیلی به آلمان بازگشتم، خانوادهام بعد از فوت پدر در برلین زندگی میکردند و قرار بود من هم در برلین کارم را شروع کنم ولی چون لهجه داشتم، میخواستند مرا به شهر دیگری بفرستند تا ضمن یکی دو سالی کار کردن، لهجهام بهتر شود؛ اما من تصمیم گرفتم تا به ایران بازگردم. نمی دانم چرا؟ واقعاً هنوز هم نتوانستم دلیل خاصی برای این تصمیم پیدا کنم. شاید دلیلش همان کشش درونی به ایران بود. به هر حال آمدم ایران و ماندم
پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۵، هما روستا در فیلم (گزارش یک قتل) به کارگردانی محمد علی نجفی ایفای نقش نمود. در سال ۱۳۶۶ در فیلم( پرنده خوشبختی ؛ پوران درخشنده ) بازی کرد و نامزد دریافت لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در همان سال گردید. در ۱۳۶۸ در فیلم ( تمام وسوسه های زمین ) به کارگردانی حمید سمندریان ظاهر شد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید. در ۱۳۶۹، جایزه بهترین بازیگر زن را از «جشنواره فرهنگی و هنری روستا» به خاطر بازی در فیلم ( ملک خاتون ) به کارگردانی حسن محمدزاده دریافت نمود.
هما روستا دهه ۱۳۷۰ را با بازی در فیلم ممتاز ( مسافران ، بهرام بیضایی ) غاز نمود و در ۱۳۷۱ در فیلم( از کرخه تا راین ؛ ابراهیم حاتمی کیا ) به ایفای نقش پرداخت و بار دیگر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر گردید. در ۱۳۷۴ به خاطر بازی در تله تآتر «شعبده باز» جایزه بهترین بازیگر را از «جشنواره سیما» کسب نمود.
در ۱۳۸۰ در مجموعه ( خاک سرخ ) به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا بازی کرد. در ۱۳۸۳ نمایش «زمستان»، نوشته امید سهرابی را روی صحنه برد و در ۱۳۸۴ نیز نمایش «سانتاکروز، ماکس فریش « را با ترجمهای از خودش کارگردانی کرد . دیگر نمایش او «آنتیگون در نیویورک» نام دارد که در ۱۳۸۶ آنرا روی صحنه برد. بازگشت مجدد روستا به تلویزیون با سریال «ترانه مادری در سال ۱۳۸۷ رقم خورد.
او با حمید سمندریان کارگردان مشهور تیاتر ایران ازدواج کرد و تنها فرزند آنها پسری به نام کاوه سمندریان میباشد .
فیلم شناسی
سینمایی :
• ۱۳۸۶ - رفیق بد
• ۱۳۸۰ - لژیون
• ۱۳۷۵ - زن امروز
• ۱۳۷۲ - کودکانی از آب و گل
• ۱۳۷۱ – دو همسفر ( اصغر هاشمی )
• ۱۳۷۱ - از کرخه تا راین ( ابراهیم حاتمی کیا )
• ۱۳۷۰ - مسافران ( بهرام بیضایی )
• ۱۳۶۹ - تیغ آفتاب
• ۱۳۶۹ - ملک خاتون
• ۱۳۶۸ - تمام وسوسههای زمین ( حمید سمندریان )
• ۱۳۶۶ - پرنده کوچک خوشبختی ( پوران درخشنده )
• ۱۳۶۵ - گزارش یک قتل ( محمد علی نجفی )
• ۱۳۵۰ – دیوار شیشه ای ( سامویل خاچیکیان )
این بانوی بزرگوار در تاریخ چهارم مهر سال ١٣٩٤ در سالروز میلادش به علت بیماری سرطان چشم از جهان فروبست .
خیلی عالی بود جانان جون
ممنونم ازت خانومی
مجموعه “در همین حوالی” و فیلمنامه اولیه سریال تولدی دیگر دو اثری بودند که جوان در کسوت نویسنده آنها را تجربه کرد اما هنوز با چهره شدن فاصله بسیار داشت. می توان گفت تا دو سال بعد از خانه سبز، پرنده بخت جوان پروازی نداشت تا این که یک نقش چند وجهی در “کت جادویی” (به کارگردانی محمد حسین لطیفی) شانس دوباره ای به وی بخشید. این سریال داستان پسری سرخوش و تهی دست بود که بعد از وقوع برخی اتفاقات صاحب یک کت جادویی شده که بی وقفه از جیب های آن پول نقد سرازیر می شود. به زودی این جوان چنان اسیر قدرت و ثروت شده که آرام آرام شخصیت ساده و بی آلایشش تبدیل به مردی به سنگ دل و پول پرست می شود.
رامبد جوان به خوبی از پس این نقش برآمد و به زودی محبوب شد. محبوبیتی که خیلی زود با فیلم مومیایی ۳ و حضور در کنار سوپراستار آن روزها یعنی پرویز پرستویی برای همیشه تثبیت شد
مهمترین نقش رامبد جوان بعد از مومیایی سه در اواخر دهه هفتاد با سریال ولایت عشق به کارگردانی مهدی فخیم زاده پدید آمد. سریالی خوش ساخت و دیدنی درباره زندگی امام هشتم (ع) که مخاطبان بسیاری داشت و نقش جدی و بسیار خشن رامبد جوان در این مجموعه به خوبی دیده شد. جوان در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد کارهای سینمایی زیادی چون کمکم کن، صورتی، سیندرلا و مکس را هم داشت که هیچکدام هرگز در حد و اندازه های یک کار استاندارد نبودند. سال ۸۰ سریال مناسبتی “گم گشته” با بازی آتیلا پسیانی برای ماه مبارک رمضان و البته کارگردانی رامبد جوان ساخته شد. سریالی جذاب و پرظرفدار که نشان می داد رامبد جوان پدیده بسیار بزرگ تر از یک بازیگر کمدی است. در سال ۸۲ اولین اثر بلند جوان نیز در مقام کارگردان معرفی شد: اسپاگتی در هشت و ۲۰ دقیقه! فیلمی که موافقان و مخالفان بسیاری داشت و در مجموع توجه مثبت منتقدان را برانگیخت
وقتی رامبد غول شد! .
در بین سال های ۸۲ تا ۸۸ چهار سریال دیگر به کارگردانی جوان ساخته شد. باغ بلور(به آنتن نرسید و هرگز پخش نشد)، نشانی(سریال ۱۵قسمته نوروزی)، مسافران (سریال طنز روتین) و توطئه فامیلی(سریال ۱۵ قسمته نوروزی) آثاری بودند که جوان برای تلویزیون ساخت و جایگاهش را به عنوان کارگردان تلویزیونی تثبیت کرد. همین اتفاق در مورد سینما افتاد و بازی در سوغات فرهنگ، زن بدلی، جعبه موسیقی و شب تهران از رامبد جوان بازیگری پولساز ساخت که رگ خواب مخاطبان سینمایی را در دست داشت. دومین اثر بلند سینمایی جوان نیز در اواخر دهه هشتاد ساخته شد. “پسر آدم و دختر حوا” با بازی حامد کمیلی و مهناز افشار عنوان اثری کمدی بود که فروش بسیار خوبی هم داشت و راه برای ساخت مهمترین اثر جوان یعنی “ورود آقایان ممنوع” هموار کرد. فیلمی که در سال ۸۹ عنوان پرفروش ترین فیلم سال را به خود اختصاص داد و رضا عطاران (بازیگر نقش اول مرد) را نامزد بهترین بهترین بازیگر مرد و ویشکا آسایش را بهترین بازیگر زن جشنواره آن سال کرد
جوان در مورد خودش گفته بود: این مساله مهم است که بدانیم یک بازیگر خوب، در هر شرایطی نمیتواند خودش را نجات دهد و به ترکیبی از کارگردان و فیلمنامه نیاز دارد. البته فیلمبردار، نورپرداز و سایر عوامل هم در جلوه پیدا کردن کار بازیگر نقش دارند، اما ترکیب مثلث کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس بیشترین اثرگذاری را دارد چرا که گاهی بازیگر درست و منطقی بازی میکند، اما منطق سکانس ایراد دارد و اینجا داستان باورپذیر نمیشود و میگوییم بازی او بد است. این اتفاق خیلی هم زیاد در سینمای ایران رخ میدهد.
آخرین کارهای جوان در دهه ۹۰ رقم خوردند. آزمایشگاه را در کنار باران کوثری تجربه کرد و در فیلم پلیسی جنایی “گناهکاران” در کنار فرامرز قریبان ظاهر شد. اولی اثری طنز و متوسط بود که البته فروش خوبی داشت اما دومی کاری کاملا متفاوت و خوش ساخت از آب در آمد که بسیاری آن را بهترین اثر سینمایی در چند سال اخیر میدانند که هم فرامرز قریبیان را دوباره سوپر استار کرد و هم اعتبار رامبد جوان را برای همیشه تثبیت!
.
جوایزش در عرصه نمایش و کارگردانی
جوان همیشه به دنبال کارهای مردم پسند و خوش ساخت بوده و از جراتش در پا گذاشتن به عرصه های مختلف می توان متوجه شد که هرگز دنبال کسب جایزه و ساختن فیلم های جشنواره ای نبوده و نیست اما با همه اینها ۳ افتخار سینمایی برای خودش رقم زده که نشان می دهد علاوه بر مردم منتقدان هم اون را می پسندند. اسپاگتی در هشت دقیقه با آن که از دید برخی منتقدان کاری ضعیف از او بود جایزه بهترین کارگردانی دوره بیستم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان را در سال ۱۳۸۴ از آن خود کرد. او در جشنواره ۲۹ فجر به عنوان کارگردان فیلم ورود آقایان ممنوع، سیمرغ را با بازی خوب ویشکا آسایش به خانه برد و دو سال بعد یعنی در دوره سی و یکم جشنوراه فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر مکمل نقش مرد را برای فیلم گناهکاران دریافت کرد
دوستان رامبد جوان.
رابطه جوان با چند نفر به صورت کاملا محسوس گرم و صمیمانه است. مانی حقیقی، حامد بهداد، رضا عطاران، بیژن بنفشهخواه و اشکان خطیبی. این پنج نفر تقریبا همه جا با او هستند و در مواردی با هم همکاری نیز داشته اند. مثلا بهداد و خطیبی چند باری به عنوان سوژه های دوربین مخفی طعمه رامبد جوان برای مجموعه طنز “شوخی با هنرمندان” شدند. مجموعه طنزی که در زمان توزیع در شبکه نمایش خانگی سروصدای بسیاری به پا کرد .
رامبد جوان در دهه هفتاد با ماندانا روحی ازدواج می کند. همسرش هم مانند او هنرمند بوده و البته سروصدای ازدواج آنها زیاد به اطرافیان نمی رسد. نکته جالب در مورد ازدواج اول رامبد جوان این است که سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران آنها را پای سفره عقد نشانده و برایشان خطبه را جاری می کند. در هر حال تنها چند سال بعد این ازدواج به بن بست رسیده و این دو از هم جدا می شوند. چند سال بعد و در 36 سالگی دوباره به فکر ازدواج می افتد
مراسم عقد ماندانا روحی و رامبد جوان
. اینبار همسر او سحر دولتشاهی است که ماجرای آشنایی آنها به صحنه تئاتر برمی گردد. این دو در سریال مسافران با یکدیگر هم بازی بودند. داستان آشنایی رامبد و سحر نیز از یک نمایش تئاتر کلید خورد سحر دولت شاهی عضو گروه تئاتر پسیانی بود و آتیلا پسیانی در این آشنایی نقش پر رنگی داشته است .
رامبد جوان سال 92 به مناسبت روز زن به همسرش یک موتور سیکلت هدیه داد!
نحوه آشنایی و زندگی مشترک سحر دولت شاهی و رامبد جوان از زبان سحر :
تا حالا شده بازیگری را روی صفحه تلویزیون یا پرده سینما ببینید و به دلتان بنشیند و بعد زمان بگذرد و روزی آن ستاره مشهور همسرتان شود.
بله، بهنظر باورنکردنی میآید اما این داستان زندگی سحر دولتشاهی است؛ همسر رامبد جوان که وقتی او را در سریال «خانه سبز» میبیند از او خوشش میآید و بعد از آن همیشه کارهایش را دنبال میکند تا اینکه چرخ زمان میگردد و همه دنیا دست به دست هم میدهند تا این زوج خوشبخت سر راه هم قرار بگیرند و دختر داستان ما با مرد رؤیاهایش ازدواج کند. اگر میخواهید بیشتر درباره این ازدواج سینمایی و زندگی مشترک قهرمانان آن بدانید گفتوگوی ما را با سحر دولتشاهی از دست ندهید.
داستان ازدواج زیبای ما
درباره آشنایی با همسرتان، رامبد جوان، بگویید. قبل از آشنایی نزدیک درباره او چه نظری داشتید؟
رامبد جزو بازیگرانی بود که همیشه کارش را دنبال میکردم. یادم هست وقتی «خانه سبز» را میدیدم خیلی از او خوشم میآمد. اینطور نبود که بگویم میدانستم یک روز قرار است با هم آشنا شویم و ازدواج کنیم؛ اما همیشه احساس خاصی داشتم. بهنظرم آدم مثبت و دوستداشتنیای میآمد
دوستان مشترک زیادی داشتیم و دورادور همدیگر را میشناختیم تا اینکه بالاخره وقتش رسید.
کمکم حواسمان بیشتر به هم جلب شد تا بالاخره کار به ازدواج کشید. من همیشه به ازدواج کردن معتقد بودم. انگار ازدواج خودش پیش میآید و آنطور نیست که خیلی برایش برنامهریزی کرد. من میدانستم دوست دارم تشکیل خانواده بدهم و خانواده خودم را داشته باشم و همیشه به چشم یک کار خلاقانه به آن نگاه میکردم و خوشبختانه پیش آمد. از قبل نسبت به ازدواج پیشداوری نداشتم، میدانستم و از دیگران هم شنیده بودم که وقتی پیش میآید خودت میفهمی که درست است و واقعا برای من هم همینطور بود. برخی ملاکهای کلی داشتم مثل اینکه خیلی اختلاف طبقه اجتماعی و اقتصادی و سنی عجیب و غریب وجود نداشته باشد.
بهترین سیاست، صداقت است
این پیوند باعث پیوند کاری شما هم شده است؟
ترجیح میدهم که هر کدام مسیر خودمان را در کار داشته باشیم. اینکه ما زن و شوهر هستیم به این معنی نیست که همواره باید با هم کار کنیم؛ هرچند به هر حال احتمال همکاری بین ما زیاد پیش خواهد آمد، ولی هر دو خیلی حرفهای به قضیه نگاه میکنیم. یعنی درست است ما در خانهمان خیلی درباره کار با هم صحبت میکنیم ولی سرکار واقعا شغلمان است و به آن حرفهای نگاه میکنیم.
این حرفه ای یعنی چه؟
سعی میکنم زندگیام را مدیریت کنم چون بهنظرم سیاست لازمه روابط است و بهترین سیاست را هم صداقت میدانم. در رابطه زناشویی هم همیشه آنطور که فکر کردم درست است عمل کردم. خیلی وقتها مشکلاتی بوده که سعی کردم به رامبد منتقل نکنم و خودم حل کنم.
. اما اصولا وقتی با رامبد کار میکنم انگار مسئولیت مضاعفی نسبت به کارهای دیگرم دارم چون مرتب باید حواسم باشد که زن کارگردان نباشم و فکر نکند من به واسطه او آنجا هستم. شاید من در کارهای دیگر خیلی راحت نظر بدهم، مخالفت یا بدقلقی بکنم و... اما سرکار رامبد خیلی رعایت میکنم چون آدمها از قبل یک گاردی در این مورد دارند.
یک مرد پر از زندگی
بعد از اینکه رامبد به من پیشنهاد ازدواج داد آمد با پدرم صحبت کرد بعد هم خواستگاری انجام شد اما عروسی و مراسم دیگر را به آن شکل مرسوم و مفصل نگرفتیم و جشن ازدواجمان خیلی کوچک، مختصر و مفید بود. ما تصمیم گرفتیم سفر برویم و سفرهای خوبی هم رفتیم. واقعا نمیدانم مهمترین ویژگی رامبد که به او اعتماد کردم چه بود. چیزی که میدانم رامبد بهشدت بامحبت و پر از زندگی است و این روحیهاش من را تحتتأثیر قرار داد و هنوز هم مرا تحتتأثیر قرار میدهد.
همسایههای عزیز ما
سعی میکنم بتوانم در قلب این بینظمی، نظم خاص خودم را ایجاد کنم. مثلا خیلی دوست دارم ساعت خواب منظم و درستی داشته باشم چون بهنظرم خواب کافی در زمان خودش و بموقع در سلامت بدن بسیار مؤثر است. گاهی که خیلی سرکار هستم، میبینم این بیخوابی و بدخوابی چقدر آدم را کسل و خسته میکند. خیلی وقتها میشود رامبد شب کار است و من روز کار هستم سعی میکنم بین آنها نظمی ایجاد کنم و زمانی برای خودمان بگذارم؛ حالا نمیدانم چقدر موفق هستم. خانوادهام خیلی برایم مهم هستند. خوشبختانه تقریبا با پدر و مادرم همسایه هستیم و سعی میکنم فاصله زیادی بین دیدارهایمان نیفتد همینطور برای خانواده همسرم وقت میگذارم و خیلی هم دوستشان دارم ولی تا جایی که بتوانم و امیدوارم جاهایی هم که نمیتوانم همه آنها ما را ببخشند؛ اما به هر حال خانوادهها از اولویتهایم است
خلاقیت در زندگی زناشویی
دغدغههای مهمی در زندگی دارم. همانقدر که دوست دارم در کارم موفق باشم، دوست دارم درست و خلاقانه زندگی کنم. بهنظرم هنرمند بودنم نباید تنها در شغلم و محدود به کارم باشد، باید زندگی هنرمندانه داشته باشم؛ به خصوص اینکه من به دلیل کارم معذوراتی دارم. مثلا کارم از نظر زمانی بینظم است و خیلی چیزها روی روال و مسیر زندگی معمول نیست، بنابراین من باید تصمیمهایی بگیرم که همه چیز را در زندگیمان سالم، تازه و سرحال نگه دارم و اگر بتوانم در این رابطه موفق باشم برایش ارزش قائلم. زندگی شخصی را تازه نگهداشتن و خوشبختی را در آن جاری کردن کار آسانی نیست و هوش و خلاقیت میخواهد. بعضی وقتها به رامبد میگویم خوشحالم آدمی هستم که شب راحت میخوابم. خوشحالم کارهایی را کردم که به آنها اعتقاد داشتم و مرزهایی که برای خودم قائل بودم را رد نکردم.
حتما بچهدار خواهم شد
من خیلی دوست دارم بچه داشته باشم یعنی شکی در اینباره ندارم. ولی شاید جسارتم کم شده، مثلا تهران خیلی من را میترساند، فکر میکنم این شهر هر روز ترسناکتر میشود. با خودم فکر میکنم حاضری بچهای را به دنیا بیاوری که برای رفتن به پارک یا خانه مادربزرگش 3ساعت در راه رفت و برگشت باشد؟ تا 10سال دیگر در این هوا میتوان نفس کشید؟! از اینجور چیزها و از پاسخ این پرسشها میترسم. تصمیم بچهدار شدن را دارم ولی میخواهم سعی کنم شرایط بهتری برای آمدن او ایجاد کنم.
زندگی سالم ما
ورزش عضو همیشگی زندگیام است اما میزان آن بستگی به وقتم دارد؛ حالا از یک پیادهروی ساده بگیرید تا اگر برسم یک ساعتی یوگا کنم یا شنا بروم و... به ورزش خیلی اعتقاد دارم. خیلی وقتها اگر فعالیت بدنی نداشته باشم اصلا مغزم کار نمیکند.
. کلا از بدنم مراقبت میکنم البته نمیتوانم صد درصد بگویم همیشه حواسم است اما حداقل وقتی در خانه هستم حواسم به برنامه غذاییمان هست و سعی میکنم غذایمان سالم باشد و در برنامه غذاییمان حتما انواع سبزی و مواد سالم باشد چون به هر حال سلامت و مراقبت از بدن برای ما با توجه به شغلی که داریم لازم است یعنی به نوعی بدن ما ابزار کارمان است، بنابراین همیشه باید سالم و سرحال باشیم؛ حتی وقتی سرکار نیستیم چون هر لحظه ممکن است کار پیش بیاید. نمیتوانم خودم را رها کنم زیرا اشتباه محض است
ناکامی
چندی پیش رامبد جوان و سحر دولت شاهی نیز از یکدیگر جدا شده اند و شایعاتی حاکی بر ارتباط نگار جواهریان با رامبد جوان شنیده می شود صحت این خبر از هیچ منبع موثقی تایید نشده ولیکن این دو در مکان های مختلف در کنار هم دیده می شوند و عکسهایشان حاکی از رابطه صمیمانشان است .
پس از جدایی رامبد جوان از همسر سابقش سحر دولتشاهی ، این اولین عکس رامبد جوان با همسرش نگار جواهریان هست که در محافل عمومی انداخته شده است
بعد از انتشار عکس های پی در پی رامبد جوان با نگار جواهریان و بدون حضور همسرش سحر دولتشاهی بود که شایعاتی درباره جدایی این زوج بازیگر دهان به دهان چرخید
هر کدام از این بازیگران در شبکه های اجتماعی صفحه ای اختصاصی دارند و مخاطبان و طرفداران آنها نظرات مختلفی را با انها به اشتراک می گذارند. خیلی وقت بود که سحر دولتشاهی عکسی با همسرش رامبد جوان نگذاشته بود و همین علامت سوال بزرگی برای پیگیران این ماجرا بود. شنیده ها حکایت از جدایی این دو بازیگر داشت و سایت های مختلفی هم این خبر را منتشر کردند. گرچه تا کنون هیچ خبر رسمی مبنی بر ازدواج جوان با جواهریان منتشر نشده اما آنها در محافل مختلفی با یکدیگر دیده شدند
دولتشاهی که به دلیل جدایی از همسر سابقش رامبد جوان سال ۹۳ را در تنهایی و البته پرکاری در عرصه بازیگری دنبال کرده در گفتگو با محمدصادق شایسته درباره این تنهایی بیان می دارد: سال ۹۳ در عین حال که سال شلوغی برایم بود در تنهایی لذت بخشی هم سپری شد نه فقط به عنوان بازیگر که در خیلی جهات هم رشد داشتم.
یک رهایی جالب وی ادامه می دهد: سال ۹۳ هم شیرینی برایم داشت و هم یک رهایی جالبی برایم بود.امیدوارم مهر بیشتری وجود داشته باشد. سحر دولتشاهی برای سال جدید هم چنین آرزویی دارد: برای سال ۹۴ و همه سالهایی که می آیند هم امیدوارم مهر بیشتری وجود داشته باشد و هم از طرف من نسبت به اطرافیانم و از طرف آنها نسبت به من. بعد از حرف و حدیث های زیادی که پیرامون ازدواج رامبد جوان مجری مشهور خندوانه با نگار جواهریان بازیگر زن وجود داشت ، این بار تیر ۹۴ یک سایت خبری سینمایی به صراحت از این ازدواج می گوید و چگونه آنها با یکدیگر آشنا شدند در جریان نمایش “دیوار چهارم” بود که میان وی و رامبد جوان آشنایی شکل گرفت و همین آشنایی به ازدواج انجامید .
فیلم " پریدن از ارتفاع کم " تجربه همکاری مشترک این دو بازیگر تواناست که در سینماهای هنر و تجربه اکران می شود
عکس زیر صحنه ای از این فیلم با حضور این دو نفر را نشان می دهد .
.
کلام آخر :
رامبد جوان در سینما و تلویزیون ایران یک استثناست. شخصیتی که با فعالیتهای تصویری گسترده خود، هم بازیگری در سینما را با جدیت دنبال کرده و هم در تلویزیون بازی میکند. هم کارگردانی سینمایی انجام میدهد و هم کارگردان سریالهای تلویزیونی است. جوان هنرمند که حالا دیگر میانسال شده با همه آنچه در کارنامه هنری اش دارد اما هنوز هم با فرید خانه سبز شناخته می شود و محبوب است، چرا که خاطره این سریال زیبا از ذهن مردم پاک نمی شود .
. منتقدان در مورد او می گویند از این شاخه به آن شاخه پریدن برایش خوب نیست و تنوع کارهای جوان در عرصههای مختلف تصویری، همان ضربهای است که شیرازه تمرکز او را به هم میریزد و اجازه ارتقا در یک شاخه را به او نمیدهد. کارگردانی که با «پسر آدم،دختر حوا» گیشهای بالغ بر ۹۰۰ میلیون را در تهران به دست آورده و با «ورود آقایان ممنوع» این رقم را از مرز چند میلیارد می گذراند باید از هم اکنون در اندیشه فیلمی به مراتب بهتر از «ورود آقایان ممنوع» باشد .
رامبد جوان این روزها شبانه پر مخاطب خندوانه را از شبکه نسیم به خانه های مردم روانه می کند برنامه ای که با مخاطبان فراوانی رو به رو شده است .
با آرزوی توفیق برای این هنرمند محبوب و توانا
رامبد جوان
رامبد جوان
رامبد جوان
رامبد جوان
رامبد جوان
رامبد جوان
رامبد جوان
نام : رامبد
نام خانوادگی : جوان
تاریخ تولد : 1/10/1350
محل تولد : تهران
همسر سابق : ماندانا روحی ، سحر دولت شاهی
در اولین روز از دی ماه سال 1350 در محله شهر آرای تهران به دنیا آمد . رامبد جوان در یک خانواده ای سنتی در تهران با اصالت آذری متولد شد . وی یک خواهر به نام پوپک دارد که 8 سال از خودش بزرگتر است. به او گفته رامبد یعنی فرشته صلح و آرامش و این اسم انتخاب خواهرش بوده است. بنا بر خاطراتی که خود رامبد جوان در بنامه های مختلف تلویزیونی بازگو کرده وی در کودکی همسایه دیوار به دیوار رضا شفیعی جم بوده و شفیعی جم همبازی کودکی وی محسوب می شود . چندان به فوتبال علاقمند نیست و موسیقی را خیلی دوست دارد اما ترجیح میدهد از هیچ خواننده ای اسم نبرد. دوست صمیمی رامبد اشکان خطیبی است .
تئاتر شروعی برای ورود به به عرصه نمایش و فعالیت های هنری این کمدین محبوب بود. او به ترتیب در تئاتر، تلویزیون و سینما فعالیت کرده و از سال ۱۳۷۳ به عنوان بازیگر تئاتر مشغول فعالیت بوده است. اولین کارگردانی اش در تئاتر هم تئاتری برای معلولین بوده که به گفته خودش بسیار هم مورد توجه قرار گرفته است. او در همین سال در مجموعه صرفه جویی در آب کارش را در تلویزیون شروع کرد و سپس در برنامه نوروز ۷۴ نقش آفرینی داشت. پس از ن در سال ۷۴ در یک قسمت از مجموعه تلویزیونی پرطرفدار همسران به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام نقش کوتاهی داشت که در نهایت باعث مورد توجه قرار بگیرد و همان سال در مجموعه فروشگاه به کارگردانی احمد بهبهانی نقش آفرینی کند. جوان همچنین بین سال های ۷۴ و ۷۵ در مجموعه نوعی دیگر بهروز بقایی هم حضور داشت
خانه ی سبز سکوی پرشی برای معروف شدن :
فرید صباحی یا فرید جینگلبرد نامی بود که در سالهای پخش یکی از پرطرفدارترین سریال های دهه هفتاد از دهان همه مردم شنیده میشد. سریال “خانه سبز” با هنرمندی خسرو شکیبایی، مهرانه مهینترابی، اکرم محمدی، مرحومه حمیده خیرآبادی، آتنه فقیه نصیری و البته رامبد جوان، روایتی خودمانی و شیرین بود از رابطه چند خانواده با مزه که در یک ساختمان زندگی می کردند و هر بار برای هر کدام اتفاقی رخ میداد و دیگران با همکاری و همدلی آن مشکل را برطرف می کردند. حالا همه چیز دست به دست هم دادند تا بازیگر جوان و خونگرم که تازه خود را در اول راه می دید برای همه شناخته شده باشد. رامبد جوان را باید یک بازیگر تلویزیونی دانست
بازیگر خوش شانسی که در اولین گامهای فعالیت جدیاش، سوپراستاری چون خسرو شکیبایی را در نقش مقابل خود دید. تاثیر شگرفی که شکیبایی بهعنوان راهنمای نقش فرید در «خانه سبز» روی او گذاشت تا به امروز نیز با همان شدت و حدت خود را نشان میدهد. حتی سریال ناموفق «سرزمین سبز» با آنکه دیده نشد اما جایگاه تثبیت شده جوان را زیر سوال نبرد .
از کارهای ضعیف پس از خانه سبز تا احیای محبوبیت.
رامبد جوان کارش را در سال ۷۶ با “سرزمین سبز” به عنوان بازیگر ادامه داد که دنباله ای نچسب و کم رمق از خانه سبز بود و در همان سالها هم فرصت پخش پیدا نکرد تا با تاخیری حدود ۱۰ ساله پخش شود. شاید همین تاخیر یکی از عوامل دیده نشدن سریال به خاطر تغییر ذائقه مخاطبان بود. بعد از آن به سراغ نویسندگی رفت.