مشکلات زناشویی

پرسش:من پسری 27 ساله هستم و مراسم عقدم خرداد ماه امسال بود. من شکستگی آلت تناسلی دارم و همین مشکل باعث نگرانی زیاد من شده است. لطفا منو راهنمایی کنین.

نمی توانید بگویید به همسرتان حسودی نمی کنید! اما اگر مقاومت دارید، این آزمون را انجام دهید، خیلی زود دستتان رو می‌شود و حداقل خودتان متوجه می شوید چقدر به همسرتان حسودی می کنید!

پرسش: 22 سالمه و 7 ماهه که با یکی از اقوام که 23 سال داره و تحصیلکرده است عقد کردم. ایشون به شدت به من علاقه داره و حتی زمانی رو هم که میخوام با دوستم یا خواهرم بگذرونم حسودی میکنه و میخواد حتی تو اون زمانها بهش زنگ بزنم و ابراز علاقه کنم. پدرش رو سوم راهنمایی از دست داده و مادرش مثل یک بچه دو ساله نازش میکنه و حتی نمیذاره بره نونوایی نون بخره. متوجه شدم که خیلی زود جوش میاره و وقتی عصبی میشه بامن بد صحبت میکنه. میخوام ازش جدا شم چون از لحاظ فرهنگی هم باهاش تفاهم ندارم. وقتی عصبانیه ازش میخوام آروم شه بعد صحبت کنیم ولی اصلا گوش نمیده. حتی یک بار 110 بار پشت هم بهم زنگ زد و صبر نکرد آروم بشه. متاسفانه با من نزدیکی داشته یک بار و الان برای جدایی مرددم و میترسم به خانوادم بگم که دوشیزه نیستم. باید بسوزم و بسازم؟ چطور به خانوادم این مساله رو بگم؟ همسرم نخبه است و من شنیدم اونایی که نخبه هستن و خیلی درس خونن دچار مشکلات عصبی میشن. درسته؟

پرسش: من و شوهرم 3 ماهه عقد کردیم. هر دو بسیار گرم مزاج و آتشین بودیم. اما متاسفانه از وقتی که عقد کردیم شوهرم به یکباره تمام میل به رابطه زناشویی اش رو از دست داده و اصلا نه تنها تحریک نمی شه بلکه بدش می آید از این مسئله. خودش بسیار ناراحته و می گه نمی دونم دلیلش چیه و چرا یکدفعه اینطوری شدم. کمکمون کنید که باید چه کاری انجام بدیم تا دوباره میل شوهرم برگرده؟

پرسش : 24 سال سن دارم و همسرم 6 ماه از من بزرگتره. حدود 2 سال عقد کرده بودیم و الان 3 ماهه عروسی کردیم. در مدت عقد چون هردوی ما میل زیادی داشتیم با هم رابطه زناشویی داشتیم. تو دوران عقد خانواده‌ها مشکلات زیادی با هم داشتند ولی من کلاً شخصیت بی‌خیالی دارم. ولی خوب باز هم تو روحیه‌ام تاثیر بدی داشته تا آنجا که 5-6 ماه مونده به عروسی میل به رابطه زناشویی در من کمتر و کمتر شد. الان مدت‌هاست به درجه‌ ارضا نرسیدم و میلی هم به رسیدن ندارم. تو این سه ماه فقط تونستم 6 بار با همسرم بخوابم. این موضوع جفتمون رو اذیت میکنه. در ضمن شوهرم نه بد قیافه است نه ازدواجمان به نظر دیگران بوده نه ناوارده تو رابطه زناشویی. اما من کاملا متنفر شدم از این رابطه. بی دلیل. لطفا کمکم کنید.

اگر این موضوع ذهن تان را مشغول کرده که کار خانه را عروس باید انجام بدهد یا داماد، بهتر است زودتر تقسیم وظایف کنید و سنگ هایتان را وابکنید

عاشق پسری کوچکتر از خودتان شده اید یا قصد ازدواج با دختری بزرگتری از خودتان را دارید، باید خودتان را برای چالش های زیادی آماده کنید که فکرش را هم نمی کردید!

برای اینکه با همسرتان رابطه بهتری داشته باشید و دیگر با او دعوا نکنید، کافیست چند نکته را آویزه گوش تان کنید؛ نه تنها با همسرتان دعوا نخواهید کرد که زندگی شیرین تر از قبل خواهد شد و خودتان هم حرص و جوش نمی خورید.

پرسش: مدت 9 ماه است که ازدواج کردم. شوهرم مدتی است که سردردهای شدیدی در ناحیه اطراف سرش می گیرد و خودش می گوید احتمالا بعد از رابطه زناشویی اتفاق می افتد. راه حل این مشکل چیست؟

در بیشتر موارد زندگی بعد از ازدواج تکراری می شود و از عشق و عاشقی ها فقط خاطره اش می ماند؛ شما فرمول عاشقی تا همیشه را می دانید؟

اگر در دوران نامزدی، عقد یا حتی پس از ازدواج متوجه خیانت شریک زندگی تان شدید، چه واکنشی باید نشان دهید؟ اصلا فردی که دچار خیانت شده میتواند مجددا زندگی عادی داشته باشد یا خیر؟

پرسش: من مجرای واژنم بسیار تنگ و کوچک است. دکتر زنان گفته است قبل از انجام دخول باید نوعی ژل برایم تزریق کنند تا دشواری و درد اولین دخول کمتر شود. آیا نیازی به تزریق ژل هست؟ در غیر اینصورت باید چکار کنم؟

اگر بعد از ازدواج مشکلات جنسی برایتان پیش آمد بهتر است این توصیه ها را به خاطر داشته باشید و حتما از متخصصان مسائل جنسی کمک بخواهید تا زندگی تان پابرجا بماند

پرسش: من 23 سالمه و تیرماه عقد کردم. تو رابطه زناشویی خوشبختانه منو شوهرم هردو گرمیم ولی یه مشکلی که هست اینه که من میترسم دختری مو از دست بدم. چندین بار سعی کردیم ولی نشد و تصمیم گرفتیم بذاریم واسه بعد از عروسی که الان دغدغه فکری این قضیه رو نداشته باشیم.ولی من بازم فکر میکنم نمیتونم اون موقع هم این کارو کنم. ازین میترسم که خیلی درد داشته باشه و خونریزی زیاد داشته باشم و یا اصلا خونریزی نداشته باشم. چون چندسال پیش رو موتور زیاد سوار میشدم و یه بارم یه لکه خون دیدم.ازون موقع این ترس تو وجودم هست که نکنه پردم پاره شده باشه. واسه ترس از شنیدن این حرف دکترم جرات نمیکنم برم. لطفا راهنماییم کنید.خیلی فکرم مشغوله.

پرسش: یک سال است که ازدواج کردم. متوجه شدم که شوهرم در مسایل جنسی سرد مزاجه و من فوق العاده دختر گرمی هستم. به طور مثال روند منظمی بین ما وجود نداره. رابطه جنسی بین ما بعضی وقتها به خاطر رفتار من (یعنی وقتی حس میکند من تمایل دارم) هرروز یا دو روز یک باره ولی بعضی وقتها چهار پنج روز یکبار یا حتی هفته ای یکبار اتفاق میفته. الان بیشترین ناراحتی من اینجاست که حدود 12 روزه دکتر زنان به دلیل عفونتی که گرفتم ازم خواسته تا داروهام تموم نشده نزدیکی نداشته باشیم و ایشان در این 12 روز نسبت به من و این قضیه بی تفاوته و تا الان کوچکترین درخواستی از من نداشته. این برام عجیبه و مرا نگران کرده. در این مدت زندگی به این نتیجه رسیدم که من باهیچ لباس وهیچ نوع آرایشی نمیتونم ایشان را تحریک کنم. البته تا مرز تحریک پیش می روند ولی خیلی وقت ها به حد ارضا نمیرسه و درحد همان تحریک باقی می مونه. خیلی ناراحتم آقای دکتر و این موضوع در شرایطیه که ما فوق العاده همدیگرو دوست داریم. تا اونجایی که ازارتباط زناشویی دوستان و آشنایان شنیدم فکر می کنم ایشان غیرطبیعیه.