چهره همسرم را دوست ندارم
پرسش: سلام من 20 سالمه و الان 9 ماه از عقدمون میگذره و سه ماه دیگه هم عروسی داریم. متاسفانه من به خاطر قیافه شوهرم میل و علاقه زیادی بهش ندارم در حالیکه قیافه برای من هیچ وقت ملاک نبوده و از اخلاقش هم خیلی راضیم اما حالا این موضوع واقعا من رو از اون دور میکنه. می دونم که اخلاق و چیزای مهمتری تو زندگی هست و ماندگارتره و جذابیت قیافه روزی از بین می ره ولی نمی دونم چرا نمی تونم خودمو در این مورد راضی کنم. لطفا یه راه حلی به من بدین.
پاسخ
پاسخ: شرط اول و لازم (و البته نه کافی) برای ازدواج این است که ظاهر طرف مقابل برای شما دلنشین باشد. اگر این طور نیست، خودتان را ملامت نکنید. به هرحال، درست یا غلط این ذهنیت شماست و شما حق دارید تصمیمی که واقعا به نظرتان درست است را بگیرید. تا قبل از عروسی، تکلیف خودتان را معلوم کنید.
منم همین مشکلو دارم ولی من شوهرمو خودم انتخاب کردم دوسش دارم قیبل ازدواجم باهم دوسال دوست بودیم دلم بهش خوش بود ازش هم راضی بودم ولی از وقتی اطرافیانم راجع ب قیافش نظرات منفی میدن یجوری شدم الان اصن نمیدونم دوسش دارم یا نه هربار ک یکی میگه شوهرت زشته انگار یه تلنگر بهم زده میشه نمیدونم چیکار کنم واقعا خودمم تکلیف خودمو نمیدونم🥲🥲 کمکم کنین
من
میتونستید محترمانه تر برخورد کنید... قبل از عقد دوس داشتن بعدش اینجوری شدن اکثریت یا به اجبار بوده و سنتیی... ینی چی خدا لعنتتون کنه.. چقد فقر فرهنگی هست اخه
اینقدر علم پیشترفت کرده شما میتونی بینی همسرتو عمل کنی نیم رخش خوب بشه
تمااام ایناییی ک میگن من همسرمو دوست ندارم نتیجه رسم و رسوم غلط و افتضاحی ک بین مردمه نتیجه ازدواجای سنتی واقعا تاسف برانگیزه همشم بخاطر اینه ک همه چیزو سر دین میزارن جوونا باید باهم برن و بیان اشنا بشن تا خوشون تصمیم ب ازدواج بگیرن متاسفانه تو ذهن بچه هامونم جا میندازن دوستی و اشنایی با جنس مخالف ی عمل زشته درحالی ک دختر بیچاره وقتی شب خاستگاری پسرو میبینه اینقدر براش برخورد با جنس مخالف سخته ک نمیتونه تشخیص بده از علاقس این ضربان قلب یا نابلدی و عدم توانایی مدیریت درلحظه!
سلام درست است سایت به اسم نوعروس است اما دیدیم آقایون هم پیام گذاشتن خوشبختانه بیشتر خانم هستیدلطفا راهنمایی کنید من خانمم زیبا نیست بالاخص نیم رخش افتضاح الان۱۱سال زجرمیکشم میدونم شماازمنظر خانمها حامیش میشوید اما مردانه ازدید یک مرد نگاه و راه حل بفرمائید ممنون بفرمائید الان چه کنم گذشته که گذشت تشکر صالح
عزیزززم همه چیز ک چهرل نیست اطرافیان فقط ظاهر همسر شما رو میبینن و قطع ب یقین کسی ک مسخره میکنه داره حسرت موقعیت تورو میخوره زندگیتو خراب نکن و قدر همسرتو بدون و ب کسی اجازه نده ک مسخره کنه
به نظر من کاملا منطقی باشید.بشینید درباره ی این موضوع باهم صحبت کنید،اگر به تفاهم نرسیدید بهتر است دیگر ادامه ندهید.چون وقتی وارد زندگی متاهلی شوید دیگر قدرت انتخاب سخت میشود برای شما،پس بهترین تصمیم را همین الان بگیرید
و درمورد شما دوست عزیز ۹ ماه فرصت کمی نیست برای علاقه مند شدن اگه میدونید ک نمیتونی کنارش بمونی قبل از ازدواج جدا شو و ب اون بیچاره ظلم نکن
بعضی ادما هستن اگه چهره چندان زیبایی ندارن ولی اخلاق شوخ طبعی دارن یا حرف زدنشون قشنگه یا دنیا دیده و باتجربه هستن و اگه بیشتر باهاشون معاشرت کنی میتونی عاشق بشی ولی پولدار بودن رو نمیتونم تضمین کنم ک با پول خوشبخت بشی
ب نظر من هر کس از ی جور چهره ای خوشش میا د و باید از اول ی حس خوشایند ب طرفش داشته باشه ولی نباید هم زیاد وسواس شد و این بستگی ب سن و تعداد خواستگار داره ک بخوایم خوبوبد کنیم اگه میدونی در سنی هستی ک بازم خاستگار داری منتظر بمون ولی اگه سن وشرایطش رو نداری سعی کن تصمیم درست رو بگیر
ب نظر من هر کس از یه جور چهره ای خوشش میاد و بای
اگ قیافش مورد پسندت نباشه هیچوقت نمیتونی دوسش داشته باشی
دو ماه از عقدم میگذره وروز به روز به شوهرم بی علاقه میشم
سلام.بنده۲ماهه بصورت سنتی عقد کردم؛اولش شوهرمو خیلی دوست داشتم وبا علاقه قلبی بله رو دادم ولی رفته رفته نسبت بهش سرد شدم و الان واقعا دوسش ندارم؛نمیدونم این حس از کجا سراغم اومده؛مرد بسیار خوبیه ودوسم داره ولی خودم کارمندم ایشون شغل آزاده همش میگم ایکاش با کارمند ازدواج میکردم؛قبلا هم یه دوست پسر داشتم که باهاش بهم زده بودم ولی الان هرکاری میکنم نمیتونم دوست پسرمو فراموش کنم وبه شوهرم علاقمند بشم.واقعا دارم افسرده میشم.خواهش میکنم راهنمایی کنید چکار کنم.
خوش به حالت
ظاهر طرف مقابل خیلی مهمه همچنانکه سیرتش مهمه...اینکه بعد مدتی عادی میشه مزخرفه...اگه ظاعرش رو دوست نداری زندگی داری اما بدون عشق
سلام
دقیقا مثل من الان ۴ماه عقد کردم اوایل دوسش داشتم الان اصلا دوسش ندارم انگار تو برزخم نمیدونم چیکار کنم
شغلش چیه عزیزم
سلام منم اصلا از قیافه نامزدم خوشم نمیاد خیلی با هم فرق داریم هیچی که نامزدم زشته قدش هم از من کوتاه تره من به خاطر شغلش باهاش ازدواج کردم الا شغلشم از دست داده و بیکاره و دنبال کار هم نمیره بدتر از اون اینکه به شدت بدگمان هست حتی با اینکه خونه برادر خواهرهای خودم بره مخالفه میگه از تین به بعد عروسی هم نباید بری تو رو خدا من رو رهنمایی کنین واقعا ازش متنفرم اصلا دوست ندارم حتی باهاش تلفنی حرف بزنم حتی به خانواده ام توهین میکنه و هرچی از دهنش درمیاد میگه
منم تازه عقد کردم ارشد مشاوره میخونم همسرمم برا دکتری میخونه خیلی مهربونه باهام ولی من ازش بدم میاد از لحاظ ظاهری اصلا با هم تناسب نداریم اول به خاطر اینکه فک میکردم از لحاظ اقتصادی وضعش خوبه بله گفتم الا فهمیدم اصلا وضع خوبی ام نداره قرار بود بره سر کار ولی درست نشد هر روز بیشتر ازش متنفر میشم تو رو خدا بگین من چیکار کنم
منم نامزد کردم از نظر خانواده فرهنگ شخصیت تحصیلات اخلاق خودش و مادرش و خواهراش کلا محترمانه و عالی هستن از نظر وضع مالی هم خوب هستند .خودشم ادم بسیار خوش اخلاق و من و خیلی دوست داره . قد و هیکلش خیلی خوبه تیپش هم خوبه ورزش میکنه اهل مطالعه و در حال حاضر تلاش میکنه زندگیمون رو سر و سامون بده ولی قیافش و دوست ندارم اصلا . یکی دو نفر از اعضای فامیلمون قیافش و مسخره میکنن .و منم از چشمم افتاده نمیدونم چجوری جدا بشم
جرات طلاق خیلی مهنه.طلاق بد نیست.به شرط اینکه حرفهای مردم و خانواده رو بی خیال شین.ادم مگه چند سال زندست.بهتره با عشق زندگی کنه.میخوام نباشه زندگی که بدون عشق و به خاطر حرف خانواده و مردمی که خوبیتو نمیخوان.عزیزم به دلت نیست حرف دلتو گوش بده و طلاق بگیر
واقعا مهمه این موضوع.خوب یا دو طرف باید زشت باشن.ولی یکی زیبا یکی زشت جهنمه.همون طلاق بهتره
منم دقیقا همین مشکلو دارم قبل ازدواج همه گفتن عالیه خودشم خیلیییی دوسم داره ولی هنو دوسش ندارم بعد یه سال نامزدی دنبال راه حل میگردم
زندگی مشترک خیلیییی چیزای مهمتری داره این چیزا که مشکل نیس مرد باید مرد باشه غیرت داشته باشه مهربونو با احساس باشه سیرتش قشنگ باشه
ایول دمت گرم. والا به خدااا منم زنم خیلیم خوشگلم خواستگارمم واقعیت خوشگل نیست اما ماشالاه هزار ماشالاه انقدددد مهربونو با مسئولیتو و با غیرته که تو چشمم خوشگلترین و جذابترین مرد دنیاس. آخه خانوما به چیه خودتون مینازید مرد خوشگل مال مردمه
سلام به نظر من ما نباید مشکلات رو گردن طرف مقابلمون بندازیم اگه فکر کنیم که زندگی یعنی با کمک هم مشکلات رو از سر راه هم برداریم خیلی بهتر میشه و اینکه اگه ازدواج شما غیر قابل تحمل بود یعنی از یک تا ۱۰۰ صد بدترین باشه بالای ۸۰ درصد جدایی بهتره ولی اگه انتخاب کردین و حتی ممکنه شرایط براتون بد باشه برای جدایی یا با همکاری هم میشه تحمل کرد بین بد و بدتر که بد یعنی زندگی و بدتر یعنی جدایی در این جور موارد بد رو انتخاب کنید چون طلاق همیشه مرحله آخره و اگه اون زندگیو حتی اگه کمی تا حدودی ازش ناراضی بودین خراب نکنین بهتره چون به نظر من اشتباهه این طرز تفکر که انسان یکبار بدنیا میاد باید شرایطم سنجید
بنظر من آدم باید اول خودشو بشناسه، بعد طبق معیاراش انتخاب کنه. واینکه توو سن کم ازدواج نکنید.
شما ها وضعتون خوبه من ده ساله ازدواج کردم و یک دختر هفت ساله دارم بخاطر شغل همسرم ازش متنفرم چون همیشه دوستانم پوز شغل همسرشان را به من میدهند چکار کنم نمی توانم شغلش را تحمل کنم و از طرفی او هیچ سرمایه ای برای شروع کار جدید ندارد
خُب شما خانم ها غلط میکنید ازدواج میکنید ای برید با دوست پسراتون یا موقع ازدواج حواستون رو جمع بکنید ، حالا همچین میگن انگار خودشون جنیفر لوپز یا أنجلینا جولی هستن ، مرد وظیفه نداره خودش رو خوشگل کنه و رژ لب بزنه واسه زن ، این زنه که باید این کار رو بکنه چون تو طبیعته ، نمیگم با یه مرد زشت ازدواج کنید اما اگر معمولیه کافیه ، به خودتون هم یه نگاه بکنید بدون ارایش صد قلم چه شکلی هستین ، تازه زن ها زودتر پیر میشن
من با همسرم خیلی مشاجره داریم ولی من همسرم را دوست دارم ، ما میدونیم عمر خیلی کوتاه است پس من همسرم را دوست دارم ، چه فرقی میکنه من مقصرم یا اون ، ولی من همسرم را دوست دارم ، خدایا منو همیشه عاشق نگهدار و عاشق از دنیا ببر ، کلام آخر : من همسرم را دوست دارم .
خدا همه زنان چهره پرست را لعنت کند علل الخصوص اونایی که اینجا گفتن علاقه ای ندارند. اخه زن شیطان صفت تو که پسرو دوست نداستی غلط میکنی با احساس کسی بازی میکنی. حرومزاده ها
دوست عزیز که گفتی ما اشغالیم اولاً مودب باش البته اگه فهمش و داری و بهت یاد دادن. ثانیاً انگار خوب نمیخونی بچه ها چی نوشتن. من خودم دنبال قیافه نبودم اما صرف نظر از چهره ی بد اخلاق و رفتار یه انسان اونو زشت تر یا زیبا تر جلوه میده همسر من زشته اما من بیشتر با اخلاق و رفتار اون مشکل دارم که باعث شده زشتی ظاهرش هم بیشتر نمود پیدا کنه اگر کردار و رفتار درستی داشت یقیناً جلبش میشدم
اشغالا فکر میکنن خودشون خیلی خوشکلن: ۱-تا حالا بدون آرایش خودتو تو آینه دیدید ۲-فکر میکنید همیشه همینطوری جون میمونید ؟چند سال دیگه که یه شکم زاییدید مثل میمون میشید و این آقاست که پا روی امیالش میزاره و به شما عشق میورزه در صورتی که الان آدم باشید. ۳-خدا همه چیزو به یکی نمیده به یکی پول داده به یکی اخلاق،و شعور و انسانیت به یکی زیبایی و به شما نمیدونم چی داده؟ ۴-فکر میکنین مردای خوش،اخلاق و خوشکل و پول دار و ساده که شما هر چی بگین بگن چشم یه لنگه پا پشت در خونتون وایسادن تا بگید بله ۵-کلام آخر شیطان وسوسه کننده است از شر شیطان بخدا پناه ببرید.
من با پسری اشنا شدم و صیغه کردیم و رابطه داشتیم و اخلاقش بد بخاطر ابروم مجبورم زنش شم چیکار کنم کمکم کنید
منم ۲۰سالمه ی خواستکاردارم همه شرایط خوبوداره اماقیافه نداره نمیدونم چیکارکنم میترسم بعدازاین زن کسی بشم ک قیافه داشته باشه امااخلاق نداشته باشه
بچه ها من سی سالمه خواستگار خوب دارم ولی ظاهرشون به دلم نیست .یعنی گاهی خیلی خوشم میاد .گاهی بدم میاد به نطر شما چکارکنم .تو رو خداااااا کمکم کنید
ببخشید ندا جون با شما بودم
هلما جون منم مثل تو فکر میکردم. خودم خیلی خوشگلم موها و چشمای روشن دارم کاراته کا بودم و فیزیک بدنیم هم فوق العا ده. فکر کردم مرد اگه خوش قیافه نباشه بهتره قدر منو بیشتر میدونه اما افتادم تو چاهی که نمیتونم در بیام آقا زشت هست تازه معتاد و هرزه و بد دهنم از آب در اومد و هزار عیب دیگه فقط تنها برتری که نسبت به من داره تحصیلشه. لیسانس داره که تو سرش. بخوره اما بویی از شعور نبرده واقعا شعور ذاتیه نه اکتسابی. خدا لعنتش کنه بد بخت شدم
ای بابا تو این دوره زمونه شوهر هر قدر زشت باشه بهتره
من تجربه خیلی تلخی دارم و البته مقصر خودم هستم نه خانوادم نه هیچ کس دیگه ای مقصر نیست،منم به خاطر ظاهر شوهرم خیلی دارم زجر میکشم موهای سرش ریخته و اصلا به تیپش اهمیت نمیده من به زور مجبورش میکنم یک مقدار به ظاهرش برسه و لباس خوب بپوشه مثل بابا بزرگا لباس میپوشه ،از کرده خودم خیلی پشیمونم بخاطر شرایط خوبی که داشت قبول کردم اما حالا میبینم چه ستمی به خودم کردم
منم از ظاهر شوهرم بدم میاد اعمال و رفتارشم باعث شد نازیباییش بیشتر به چشم بیاد با اینهمه معایب،خیلی خودشیفته. هم هست فکر میکنه برد پیته
منم از همسرم متنفرم اون یه شیاد دروغگو بود که خودشو آدم حسابی جا زد بعد از ازدواج متوجه اعتیاد و هرزگی و اخلاق تند و خساست. شکاکیت و هزار مورد اخلاقی ش شدم منم متاسفانه شرایط طلاق ندارم خدارو شکر بچه ندارم. فکر بچه دار شدن از همچنین کسی باعث چندشم میشه
طلاق بهترین راهه چون ادم یک بار به دنیا میاد وزندگی بدون عشق هیچ مفهومی نداره
ممتاسفم براتون
طلاق بهتر از خیانت است اگر شوهرتان را دوست ندارید سعی نکنید و فکر نکنید روزی دوستش خواهید داشت طلاق بگیرید پانزده ساله نتونستم شوهرمو دوست داشته باشم راضی به طلاق دادنم نیست من موندم با یه دنیا غم و غصه
من پنج ساله از زندگی مشترکم میگذره و روز به روز پشیمون تر میشم احساس میکنم هیچ اینده و لذتی با شوهرم ندارم اصلا در کنار اون به من خوش نمیگذره فقط فکر و ذکرش خونوادشن ..خیلی تلاش کردم که اونو زندگیمو دوست داشته باشم اما خودش باعث میشه روز به روز دورتر بشم..چند بار تا مرز طلاق رفتم اما لحظه اخر پشیمون شدم و مث بدبختا برگشتم سر زندگیم که باز تلاش کنم اما شوهرم اینو.میزاره به پای اینکه دیگه بهتر از اون نیست و خودم مث سگ پشبمون شدم و برگشتم و تازه قیافه حق به جانب میگیره..ازش بدم میاد از خونوادش بدم میاد ... کاش یه جوری تموم میشد..منم از خونوادم دور هستم و دوری و دلتنگی خونوادم هم مشکلاتمو سردیم نسبت به شوهرمو بیشتر کرده.
من سه ساله عروسی کردم اصلا شوهرمو دویت نداشتم و ندارم قبل از اون یه دوست پسر داشتم اونو دوست داشتم ولی به اجبار پدرم با این ازدواج کردم حالم از خودشو خونوادش بهم میخوره..بدتر از اون اینه که من تو یه شهر دیگه دور از خوانوادم دارم زندگی میکنم... اگه نزدیک خوانوادم بودم باز یه دلخوشی داشتم..خدا لعنتش کنه خودشو مادرشو
سلام من 21-سالمه و الان 3ماهه عقد کردیم قیافه شوهرمو اصلا دوس ندارم قبل عقد به هرکی میگفتم میگفتن اخلاقش خوبه و پسر خوبیه و وقتی عقد کردی قیافش واست عادی میشه ولی هنوز نشده وقتی دوستام میخوان عکسشو ببینن خجالت میکشم بهشون نشون بدم اون خیلی خیلی دوسم داره نمیدونم چیکار کنم توروخدا کمکم کنید
اقای امیر که زود قضاوت می کنی این بدون که هیچ شخصی دوست نداره خودشو آزار بده هر کدوم این خانما شاید به دلیل بحران روحی یا اقتصادی یا شرایط خانواده ازدواج کردند در هرصورت بنده ام قبول دارم کار اشتباهی بوده ونجابت یک زن کمتر به اون اجازه میده با وجود همسرش به اون خیانت کنه درضمن بسیار اقایونیرو دیدم که با داشتن همسر بسیار زیبا ونجیب وبه سادگی بهش خیانت میکنه شما اقایون که به سادگی از طلاق صحبت میکنید در شرایط جامعه ما میتونید به سادگی ازدواج مجدد کنید ولی برای یک خانم شرایط سختره
کسایی که نوشتین شوهرمو دوس ندارم. اول اینکه خدا لعنتتون کنه مگه همون اول قیافشو نمی دیدی؟براچی بله رو گفتی. دوم اینکه زودتر باید طلاق بگیری تا اینکه خدایی نکرده بهش یه وقت خیانت کنی.اگه دوس نداری طلاق بگیر ولی خیانت نکن
من از شوهرم بدم میان حدود ۱ماه نامزد کردیم من ازش متنفرم و این تنفر روز به روز افزایش پیدا میکنه جون با همن فامیلی نمیدونم جدا بشم .اون منو دوس داره وقتی به خانواده میگم ازش بدم میاد دیوان میکنن خسته شدم روزی ۱۰۰بار از خدا مرگ میخوام
من یکساله عقدم شوهرم از یه خانواده ایه که اصن نمیدونن عشق و محبت چیه...احساس میکنم افسرده شدم...شوهرم توی این یکسال خیلی اذیتم کرده...تنها مزیتش پول کمی که داره...تازه میفهمم اصن نمیخامش از قیافش بدم میاد ...از زندگیم خسته شدم...اگه خوش اخلاق بود میتونستم تحملش کنم
25سالمه و یه بچه11ماهه دارم،شوهرمو بخاطر اولوالامر بودن مادرش و اینکه سر حاملگیم خیلی بهم زجر دادن طوری که منو بخاطر حاملگی سختی که داشتم و حتی نمیتونستم یه ذره آب بنوشم از خونم پرت کردن بیرون و قفل درم عوض کردن،حالا نمیتونم ببخشمشون چون شوهرم اصلا نقطه مثبت نداره،هر حرفی باهاش بزنم پیش همه خانوادش حاضره،اصلا حریم خصوصی نداریم،خسیسه،دست لزن داره،خود بزرگ بینه،با وجود بچه و کلی کار که دارم و اصلا کمکم نمیکنه اگه یه کارو سر وقت انجام ندم کلی اخم و تخم داره،صد تا دروغ به خونوادم چسپوندن چطور تحملش کنم تورو خدا کمکم کنید،شرایط خانوادمم طوری نیس که طلاق بگیرم خیلی وقتا آرزوی مرگ دارم
من مشاوره هم رفتم به نظر اونا اگر اخلاق خوبی داره، باید جذابیت هم داشته باشه حالا در چهره‌اش یا تیپش یا طرز صحبت کردندش حالا چیزی که تو باید خودت پیداش کنی
23سالمه یه سال هست عقدکردیم ولی هیچ حسی ندارم بهش محل کارش دوره تادوره یه کم علاقه پبدامیکنم بهش همین ک میادبازم ازش بدم میادحتی کنارشم نمیتونم بشینم یاباهاش جایی برم اون این کم محلی مننومیزاره پای حساسیت خانوادم نمیدونه ک بهش علاقه ندارم کمکم کنیدک چیکارکنم
هنوز چند ماه نامزد کردم به نامزدم هیچ حسی ندارم همه میگن بهتر میشی ولی درست نمیشه ایکاش عقد نبودم
حس میکنم افسرده شدم نمیتونم بهش افتخار کنم.هیچوقت دوس ندارم کسی درمورد همسرم ازم سوال کنه. از شغلو درآمدو خانوادش خجالت میکشم
جای منو شوهرم عوض شده من تکیه گاهم من حامی اونم از نظر درآمد شغل خانواده همه چیز پائینتر از منه مجبورم حقوقمو خرج چیزایی کنم که وظیفه همسرم بوده تامینش کنه گاهی برای خرید یک لباس واسه خودم پول ندارم
نه تنهاازخودش بدم میادازخانواده وحتی ازطایفشونم بدمیادموندم چیکارکنم
ظاهروقیافه توزندگی خیلی مهمه سعی کن درس تصمیم بگیری من دو ساله ازدواج کردم و همش بخودم امیدواری میدادم شاید بعده باگذرزمان بتونم دوسش داشته باشم و عاشق شم ولی الان که اومدم خونه بخت هرروز خدا آرزوی مرگ می کنم نه تنها دوسش ندارم اخلاق و رفتارشم نمی تونم تحمل کنم خواهرانه بگم اگه مطمینی و تصمیمت جدی قبل عروسی خوب فکر کن
بنظرم اگه عروسی نکردید قبلش درست تصمیم بگیرید .اگرم کردید اول برید پیش مشاور تا اگه جدا هم شدید سعیتونو کرده باشید.اگه بخواین تحمل کنید چهرشو فایده ای نواره ادم بعد ازدواج انقدر حساس میشه که حتی به ترک رو دیوارم گیر گیده چه برسه ظاهر .
من همسرمو دوست ندارم خیلی بدنه کلا خانوادتن اینجورین خیلی جوری که نفرت دارم از همسرم
۵ ماهه ازدواج کردم حتی یه بار هم دوتایی بیرون نرفتیم .اخلاق تندی داره و بیشتر روزها با من حرف نمیزنه به نظر شما چه جوری با این سن کمی که دارم تحملش کنم
من به شوهرم علاقه ای ندارم اون به من توجه نمیکنه .خیلی دوست دارم که دیگه هیچوقت اونو ببینم
۱۸سالمه و ۱ ماهه عقدم حس خاصی به شوهرم ندارم اون خیییلی مهربونه بهم احترام میذاره روزی ۶یا۷بار میگه عاشقمه با عمل عشقشو نشون میده شغل و خانوادشم عالین ولی از قیافش زیاد خوشم نمیاد نمیدونم چیکار کنم ک دوستش داشته
من شوهرمو دوس ندارم ولی ازنظرمالی واجتماعی بهش نیازدارم ونمیتونم جدا شم.
من 22,سالمه،تازه ازدواج کردم وشوهرم و بعضی وقتا،فقط بعضی وقتا دوس دارم ولی بیشتروقتا ازش بدم میاد،چون هم تحصیلاتش پایینه هم ظاهرش خیلی هم ازخانوادش میترسه و این منو بیشترعذاب میده پدرش همیشه منو تحقیر میکنه ولی عرضه نداره یکبار جوابشو بده درصورتیکه همیشه عزت واحترامشون میکنم
پریسا باز در حال گریه کردن هستی که
متاسفانه ازدواجهای ما خیلیش الکیه چون هیچ شناخت صحیحی از طرف مقابل نداریم ...باید یه دوره طولانی نامزدی باشه تا ادم ببینه خوشش میاد یا نه ....
من و همسرم.. اصلا حوصله ندارم توضیح بدم. دیگه دوستش ندارم از بسکه توی دعواها تحقیرم میکنه.
شوهرم خیلی خوبه خیلی مهربونه ولی تا من نگم بغلم نمیکنه شبا پشتشو میکنه به من میخوابه من دختر خوشگلی هستم اونطور که دیگران میگن ولی من یه بغل ندارم که شبا توی اون ارامش بگیرم من خیلی تنهام و چیزای دیگه که نمیتونم بگم
زندگی برام بیمفهومه هیچ لذتی نمیبرمازدواجم اجباری بئد همسرم بداخلاق بد دهن ودست بزن دارد خسته شدم
همسرمو دوست ندارم