اینکه فردی ازدواج کرده و بنا به دلایلی جدا شده باید در برخورد اول و دوم عنوان شود و فرد بگوید بنا به چه دلایلی جدا شده است. پنهانکاری در این مورد به هیچوجه صحیح نیست. موضوعی مانند جدایی قبلی، اگر در خواستگاری یا از همان اول آشنایی مطرح شود، اگرچه ممکن است کشمکش به وجود بیاورد اما فرد مقابل در این مرحله راحتتر موضوع را قبول میکند. همان قدر که در ابتدای آشنایی اینکه فرد دارای چه شغلی است، چه تحصیلاتی دارد و سوالاتی از این قبیل مطرح میشود، اینکه فرد قبلا ازدواج کرده یا نه هم مهم است و باید گفته شود.
دلایل جدایی را مطرح کنید
فردی که تجربه زندگی مشترک ناموفق داشته، باید با طرف مقابل صحبت و دلایل خودش را برای این جدایی بیان کند؛ مثلا بگوید که آن فرد اعتیاد داشته است. با گفتن این دلایل، طرف مقابل از اعتقادات و سلیقههایی که در شریک زندگی قبلی فرد وجود داشته و باعث آزار او بوده آگاه میشود و میتواند درباره آینده ارتباطشان آگاهانه تصمیم بگیرد.
وقتی کسی از ازدواج قبلی طرف مقابلش باخبر میشود، یا قبول میکند یا نه اما به هر حال دلایل طرف مقابل را میشنود. اگر هم با وجود این شرایط فرد تصمیم به ترک کردن طرف مقابل بگیرد، این اتفاق باید در همان ابتدای رابطه صورت بگیرد.
رو رواست باشید
باید اجازه داد بعد از مطرح کردن دلایل جدایی، در همان برخورد اول و دوم در مورد فرد جداشده تحقیق صورت بگیرد. با گفتن حقیقت اعتماد بین دو طرف شکل میگیرد. به این ترتیب بعد از مدتی یکی از طرفین نمیگوید که چرا از روز اول با من رو راست نبودی.
نگفتن این موضوع و نبود اعتماد باعث شروع حساسیت میشود، فرد شکاک میشود و شروع به بررسی زندگی گذشته طرف مقابل میکند تا خودش حقایق را پیدا کند. این احتمال وجود دارد که حقایق گذشته از زبان کس دیگری شنیده شود و همین مساله باعث میشود علاقه هم از بین برود و کمرنگ شود.
احترام، اعتماد، تعهد و صمیمیت، چهار پایه یک زندگی موفق هستند. ممکن است تمام این ماجراها با گفتن دروغهای مصلحتی شروع شده باشد و یا با نگفتن بخشی از حقیقت؛ یادمان باشد که دروغ گفتن یک بحث است و نگفتن قسمتی از حقیقت بحث دیگری، صداقت و راستی باور و اعتماد را بین دو طرف بیشتر میکند و همراه با آن مهر و علاقه نیز بیشتر میشود.
اگر شما پیشتر ازدواج کرده باشید این موضوع را چطور به خواستگارتان میگویید؟