اهمیت مشاوره قبل از ازدواج
پرسش : حدود یک سالی هست که با پسری آشنا شدم که قصمون ازدواجه و تقریبا هم داریم به موعدش نزدیک میشیم. پسر خیلی احساسی ای هست اما تو روابط خیلی سرد و بسیار خشکه اونقدر که گاهی احساس میکنم از لحاظ عاطفی نمیتونه نیازهای من رو که خیلی عاطفی و به دنبال مهر و محبت هستم رفع کنه. از طرفی هم بسیار با مسئولیت و مهربونه اونقدر که برای ساختن زندگی آیندمون از هیچ کار و وام و سختی کوتاهی نکرده اما خیلی بی توجه به منه و نکته جالب توجه اینه که به محضی که بی توجهی یا بی محلی منو به خودش میبینه سریع ناراحت میشه و حرف از قطع رابطه میزنه و میگه که ما بدرد هم نمیخوریم. البته زمان عصبانیت خیلی پرخاشگر میشه و همیشه هم تقصیرات رو از من میبینه. مشکلم اینه که با توجه به این خصوصیات میتونم به عنوان یه شوهر باهاش زندگی کنم یا خیر؟ من واقعا دچار تردید شدم من رفتارهای مهربونی باهاش دارم همیشه سعی کردم باهاش با مهر رفتار کنم انقدری که خیلی اوقات با اینکه مقصر ایشان بودند اما من جلو رفتمو عذر خواستم اما حالا که نزدیک ازدواجه... اگر تو این تصمیم گیری کمکم کنید نهایت سپاس رو دارم
پاسخ
پاسخ: توضیح شما پر از تناقضه و من نمیتونم واقعا درکش کنم. این جمله ها رو کنار هم بگذارین: «پسر خیلی احساسی ای هست»، «احساس میکنم از لحاظ عاطفی نمیتونه نیازهای منو رفع کنه» و من نمی فهمم این دو جمله چطور با هم جمع میشن؟ یا اینکه گفتین «بسیار با مسئولیت و مهربونه انقدر که برای ساختن زندگی آیندمون از هیچ کار و وام و سختی کوتاهی نکرده» و من باید از این جمله بفهمم که برای آغاز زندگی مشترک خیلی انگیزه داره و زندگی با شما براش خیلی با ارزشه، اما بعد گفتین: «به محضی که بی توجهی یا بی محلی منو به خودش میبینه سریع ناراحت میشه و حرف از قطع رابطه میزنه و میگه که ما به درد هم نمیخوریم»
من فکر می کنم شما حتما برای مشاوره قبل از ازدواج اقدام کنید تا مشاور بتونه با مصاحبه حضوری با دوطرف، ویژگی های شخصیتی شما رو ارزیابی کنه و بهتون بگه که تصمیمتون برای ازدواج تا چه حد می تونه تصمیم مطمئنی باشه.
###
منم همین مشکلو دارم اما با کسی که 6 سال باهاش دوسم الان بریدم چون نمیدونم چیکارکنم خواهش میکنم جواب بدین
سلام...من دوران عقد را دارم سپری میکنم ...همسر م خیلی به من احترام میزاره و تا الانم تمام سعی خودشو کرده تا خواسته های منو بر آورده کنه البته بیشتر از نظر مالی ...اما تنها مشکلی که هست آدم زود رنجی هستش...من همش باید مواظب رفتارم باشم که نکنه چیزی بکم بهش ناراحت بشه...شوخی های منو جدی میگیره با اینکه من بهشم میگم شوخی بود ...مشکل دوم اینکه وقتی از من ناراحت می شه خیلی سریع تو خودش میره ،و مدت زمان طولانی با من سنگین رفتار میکنه، ،حتی وقتی ازش معذرتم می خوام باز به همون شکل رفتار میکنه...وقتی یه مشکلی چه با من چه در زمینه کاریش به وجود میاد ...زود واکنش نشون میده ،اخمو میشه،فقط سکوت میکنه ...اصلا زیاد با من حرف نمی زنه...رابطش با من سرد میشه...در کل خیلی کم شاد هستش...این اواخر خیلی رابطمون داره به سکوت میگذره...همش احساس میکنم که اگه من حرف نزنم ...اگه من جو و شاد نکنم...اون هیچ اقدامی نمی کنه و دوست داره همینجور ی همه چی یکنواخت و سرد بگذره...این موضوع خیلی منو بهم ریخته ،حتی شورو نشاط و انرژی که در من بوده ام ازم گرفته ...از شما ممنون میشم راهنماییم کنید..با سپاس