شاید اختلاف سطح تحصیلی در نگاه اول عامل بسیار مهمی در موفقیت زندگی زناشویی به نظر نرسد، اما نتایج پژوهشهای متعدد روانشناسان و جامعه شناسان نشان داده است که اهمیت این مورد کمتر از اهمیت تشابه در سایر زمینه ها از جمله تشابه قومی، تشابه در ویژگیهای شخصیتی و... نیست.
بعضی ها متفاوتند
برخی روانشناسان عقیده دارند افراد به طور معمول تمایل دارند با کسانی ازدواج کنند که از نظر تحصیلی با آنها سنخیت دارند و اگر این کار را انجام نمی دهند، به دلیل وجود بعضی محدودیتهاست. مثل بالا رفتن سن و ترس او از نداشتن خواستگار مناسب و... . معمولا گفته می شود که نباید تحصیلات مرد از زن کمتر باشد اما فکر می کنید دلیل این ماجرا چیست؟
سوءتعبیرهای دائمی
از آنجایی که مرد رئیس خانواده است، بهتر است سطح تحصیلات او برابر یا بالاتر از همسرش باشد، تا بتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند. به خصوص که بالاتر بودن سطح تحصیلات زن از مرد در کشور ما چندان مرسوم نیست و ممکن است مرد در مورد هر یک از رفتارهای همسرش دچار سوءتعبیر شود و حس کند که همسرش قصد دارد ضعفهای او را به رخش بکشد. این امر در درازمدت اعتماد به نفس مرد را کاهش داده و او دیگر قادر نیست نقش خود را به عنوان رئیس خانواده به خوبی ایفا کند. از طرف دیگر ممکن است مرد خانواده برای پنهان کردن ضعف خود در این مورد و ثابت کردن این موضوع که او رئیس خانه است، حتی حرفهای منطقی همسرش را هم نپذیرد.
اشتراکات کم
نمی توان انکار کرد که تحصیلات نوع نگرش افراد را نسبت به مسائل مهم زندگی تغییر می دهد. مثلا ممکن است مرد معتقد باشد انسان موفق کسی است که پول زیادی داشته باشد اما زن به همین اندازه روی مطالعه تاکید داشته باشد. به همین ترتیب، تفریحات و علایق این دو فرد هم از هم متفاوت است.
واکنش دیگران
خیلی اوقات زنان برای رسیدن به اهداف تحصیلی ازدواج خود را به تاخیر می اندازند در حالی که همه اقوام و آشنایان منتظر هستند تا ببینند بالاخره او چه کسی را انتخاب می کند. اینجاست که یک چالش درونی برای خانمها اتفاق می افتد: اگر کسی از او بپرسد که تحصیلات همسرش چقدر است، می تواند بدون احساس ناراحتی بگوید که او دیپلمه است یا نه؟ در چنین شرایطی قطعا نمی توانید از همسرتان بخواهید خودش را دارای تحصیلات دانشگاهی جا بزند و جلوی فامیل حقیقت را نگوید چون در این صورت شخصیت او را زیر سوال برده اید.
هم سطح خودتان را انتخاب کنید
به دلیل وجود همه این مشکلات، اغلب روانشناسان و مشاوران ازدواج توصیه میکنند که زن و مرد تا حد ممکن از نظر سطح تحصیلات با هم تشابه داشته باشند و در صورت متفاوت بودن سطح تحصیلات این اختلاف از دو سطح بیشتر نباشد (مثلا دیپلم و کارشناسی ارشد). علاوه براین، بررسی ها نشان داده که میزان بروز اختلافات در خانواده هایی که سطح تحصیلات مرد از زن بالاتر است، کمتر از خانواده هایی است که در آنها زن از تحصیلات بالاتری برخوردار است. در میان خانواده هایی هم که از نظر سطح تحصیلات یکسان هستند نیز، میزان موفقیت زناشویی در خانواده هایی که سطح تحصیلات زن و شوهر بالاست، بیشتر از خانواده هایی است که سطح تحصیلات زن و شوهر پایین است.
شما هم همسر هم سطح را ترجیح می دهید یا دوست دارید با فردی که تحصیلات بالاتر/پایینتری از شما دارد ازدواج کنید؟ دلیل انتخاب تان چیست؟
من دانشجوی ترم اخر کارشناسیم.نامزدم البته هنوز عقد نیستیم.دیپلمه کارو دانشه.پدرم نداشته و رو پا خودش بوده هم با شخصیته هم پولدار هم با حیا ولی واقعا دانشگا توقع انسانو بالا میبره.من با ایشون خیلی تفاوت فکری داریم.منم گوله این چیزا رو خوردم مدرک و سواد مهم نیس.ولی واقعا مهمه.استثنا داریم .ولی بشرطی ک طرف به روز باشه مطالعه داشته باشع و خیلی چیزا.الانم تصمیمم بر جداییه.
به نظر من شعور طرف مهمه. بدونید که تحصیلات شعور نمیاره. خیلی از دکترای ما تحصیلکرده های ما شعور کافی رو ندارن.من مهندسی معماری دارم ولی خواستگارم دیپلم. با ایمان. خانواده دار. کار ثابت و خونه و ماشین. وقتی تونسته همه این چیزارو برای خودش جور کنه و به فکر ایندش باشه پس مرد زندگیه پس میتونه یه زندگی رو بچرخونه این نشون میده پولشو وقتشو زمانشو حروم خیلی چیزا نکرده. برای من درک و شعور طرف مهمه وگرنه خیلی از تحصیلکرده های ما داغونن و بی پول و بیکار.
به نظر شما ادم های که تحصیلات دارند موفق هستند من که هر چی تحصیل کرده دیدم نبود یا خیلی کم مدرک خوبه ولی مدرک گرایی نه ولی مدرک نداشته باشی ولی ادم خوب باشی از هر مدرکی بهتره ادم خوب یعنی ادمی که انسانیت داشته باشه با اخلاق و با ایمان با غیرت و مرد زندگی باشه یا زن زندگی باشه نه با هر سختی خسته بشه به قولی مرد جنگ باشه و برای موفقیت در زندگی بجنگه و پیروز بشه و هیچ وقت نا امید نشه نا امید شیطان است این هست راه زندگی زندگی سخت هست و ما با افکارمون سخت ترش می کنیم فقط انسانیت حرف اول رو میزنه
ایا همه درس خونده ها ودانشگاه رفته ها که با هم ازدواج می کنند موفق هستند پس امار طلاق چی میگه ....انسان باید از نظر درس زندگی و هوش فردی و درجه انسانیت برسه تا بتونه موفق باشه مرد یا زن زندگی باشه حالا چه دکتر باشه چه دیپلم باید درک درست داشته باشه از زندگی
من دانشجو هستم و همسرم هم سیکل داره .... خودشم پدر نداره . با بی پدری واس مادرش که اجاره بودن یه خونه خریده .یه خونه هم واس خودمون داره میسازه .. اخلاقش هم عین بابامه . مهربون و دلسوز ... به نظرم مهم انسانیت طرف مقابلته . نه تحصیلات .. اونایی که سنگ این مدرکو به سینه میزنن . خواهشن یه سر کی به تحصیل کرده های فامیل بزنن که کجا رسیدن تو این مملکت آشفته بازار نه کاری هست نه چیزی ... شوهرمم تو کار ملک هست و از 15 سالگی پدر بالا سرش نبود ... این غیرت و شعورش و انسانیتش منو کشته .... تا الان هم ندیدم صداشو ببره بالا واسم . هرچند من آدم بد اخلاقی هستم
من دانشجوی دکترای دانشگاه دولتی و نامزدم لیسانس دانشگاه ازاده دو ساله عقد کردیم اولس به حرف روان شناسا نکردم و گفتم مهم نیست اما الان گرفتار شدم اون خیلی داغونه از مطالعه نفرت داره و همش میگه بریم سینما و تفریح من هم کلی درس و گرفتاری دارم نمیدونم جطور خالیش کنم همش از پول میگه و مادیات حرفاش همه تکراری شدن به همین خاطر تصمیم گرفتم جدا بشم
جالبه، من خودم دانشجوی دکترام، ولی خواستگارم میلیاردر دیپلم، من از درس خوندن خوشم نمیاد، بنظرم تفاوت تحصیلی زیاد مهم نیست، وقتی فردی پولدار و باشخصیته، میتونه هر مدرکی بخره، مخصوصا امروزه که مدرک گرفتن اینقدر ساده است
نامزدم دانشجوعه رشته مدریت صنعتیه.من خودم یه کارگر سادم بامدرک دیپلم همونطور ک دوستمون میگ دانشگاه نگرششوعوض کرده مابعدهفت سال دوستی نامزدکردیم.الانم من توانایی و علاقه ای ب درس خوندن ندارم ودوستم ندارم نامزدمم بخونه چون دوسشدارم بعد هفت سال جون کندن بش رسیدم.اما نامزدم میگ من درسمو به هیچ وجه ول نمیکنم حتی اگ جدا بشیم.درصورتی ک تاقبل ازدانشجوشدنش همچین مشکلی نداشتیم.
من و همسرم ده سال دوست بودیم .من دارم واسه ارشد آماده میشم و اون دیپلمه، قبل ازدواج مشکلی نبود مسلما ولی الان همه چی فرق کرده حتی یه حرف سادمو بد متوجه میشه و کلی باید توضیح بدم که تازه از دلش دربیاد توجیهش که بماند والان متاسفانه تو فکر جداییم با اینکه همدیگرو بازم دوس داریم
چه بخواید چه نه ین واقعیته کسی که دانشگاه رفته و درس خونده واقعا نوع نکرشش به همه چیز فرق داره و این در طولانی مدت مشکل آفرین میشه. چون کسی که درس نخونده معمولا روی عقایدش بیشتر متعصب هست و کمتر می تونه نکرش ها و زوایای دید دیکه رو هم ببینه! من همیشه میگم بهتره همه برن دانشکاه و ادامه تحصیل بدن حتا اگه درس هم نخونن ولی برن دانشگاه. چون به مرور نگرش هاشون تغییر می کنه و دیدشون بازتر میشه!
من تا کارشناسی خوندم و البته از راهنمایی تو مدرسه تیزهوشان بودم.هنوز هم دارم ادامه تحصیل میدم من و همسرم سه ساله کباهم ازدواج کردیم اون موقع ایشون سیکل داشت ولی بعد از سه سال الان دیپلم داره و کنکوری امساله.هر دومون داریم میخونیم ولی واقعا مشکلات زیادی به خاطر اختلاف تحصیلی مون داشتیم .خیلی خیلی زیاد اما حالا بعد از سه سال خیلی اشتراکات پیدا کردیم و داریم به سمت کمال می ریم.ولی من با تجربه شخصی خودم اصلا پذیرفتن این اختلاف رو ب هیچ کس توصیه نمی کنم چون با اینکه ما سعی می کردیم همدیگه رو بفهمیم ولی چون تفاوت نگرش زیادی وجود داره این موضوع ممکن نیست.ما از نظر مالی هیچ مشکلی نداریم
من تحصیلاتم کارشناسی و نامزدم دیپلم داره اون تو کارش خیلی از من موفق تره و از نظر مالی تو سطح بالاتری هم هست من برای انتخاب ایشون به این فکر کردم که اگر من تو یه موضوع تحصیل کردم خوب همسرم هم سالهاست تجربه تجارت داشته بنابرین معادل سازی کردم دیدم تجربش از تحصیلات من بیشتره و قبول کردم
من تحصیلاتم کارشناسی ارشده و نامزدم دیپلم با این چیزایی که میشنوم که تحصیلات مهمه از ایندم میترسم 3ساله که با هم دوست بودیم وتا الانم سر تحصیلات مشکلی نداشتیم خودش علاقه به تحصیل نداره ولی دوست داره که من باز ادامه بدم لطفا دوستان راهنماییم کنید.
خوشبختی به سطح تحصیلات نیست اما تفوت سطح تحصیلی ممکنه بد بختی بیاره.
محبوب خانم دو سال ار عروسیت که گذشت اگه بازم مطمئن بودی بیا بنویس که هضمش برای ما هم سبک شه !
من تحصیلاتم کارشناسی ارشدم و نامزدم با سه ترم مشروط شدن از دانشگاه الان دیپلمست. واقعا دوستش دارم . اول هضمش برام سنگین بود ولی الان نه.مطمئنم خوشبختی زندگی به این سطح تحصیلات نیست.